آیا انویدیا اولین شرکتی خواهد بود که مدیر عامل هوش مصنوعی دارد؟
همانطور که اغلب زمانی که یک شرکت از شرکت های دیگر پیشی می گیرد، از تحلیلگرانی مانند من پرسیده می شود که چه چیزی باعث می شود انویدیا بسیار موفق تر از رقبای خود باشد. در حالی که همکاران من ممکن است پاسخ های متفاوتی داشته باشند، من فکر می کنم یک دلیل اصلی برای این موفقیت وجود دارد: مدیرعامل انویدیا، جنسن هوانگ.
هوانگ سه مزیت واضح دارد که اکثر مدیران عامل دیگر فاقد آن هستند. اول، شایستگی فنی هوانگ او را قادر می سازد تا یک چشم انداز را تنظیم و اجرا کند. دوم، هوانگ موسس است، که معمولا به او وفاداری و قدرت غیرعادی بر شرکت می دهد. در نهایت، او طولانیترین مدیرعامل فناوری در تاریخ اخیر است.
من می گویم “تاریخ اخیر” زیرا انویدیا حدود 30 سال سن دارد و اولین مدیرعامل و بنیانگذار IBM، توماس واتسون، در زمانی که IBM تقریباً در حال فعالیت بود، به مدت 42 سال خدمت کرد. بود صنعت فناوری و حتی موفق تر از Nvidia در حال حاضر بود.
توماس واتسون همان سه امتیاز هوانگ را داشت. زمانی که پسر واتسون، توماس واتسون جونیور، مسئولیت را بر عهده گرفت، همان مزایا را به ارث برد و با استفاده از یک افزونه، آیبیام را به ارتفاعات بیشتری رساند. هوانگ پسری به نام اسپنسر دارد که در انویدیا کار می کند، اما وارث واقعی او هوش مصنوعی است که نشان می دهد ممکن است جانشین او یا اسپنسر باشد. بیایید این هفته در مورد آن صحبت کنیم.
ما با محصول هفته من، تلفن هوشمند مورد علاقه جدیدم، Google Pixel Fold، به پایان میرسانیم.
چرا شغل مدیر عامل شکسته است: مشکل جبران بیش از حد
مدیران عامل بیش از حد غرامت دریافت می کنند و این مشکلات مالی و عملیاتی قابل توجهی را در شرکت های دولتی و خصوصی ایجاد می کند. مدیران عامل همیشه پردرآمدترین پست ها نبوده اند.
زمانی که من برای اولین بار وارد فناوری شدم، یکی از مشاغل من مدیریت جبران خسارت بود و برخی از نمایندگان فروش ما به طور قابل توجهی بیشتر از مدیرعامل موسس درآمد داشتند. درست است که بنیانگذاران سهام موسس داشتند که در نهایت با فروش آن سهام، غرامت مدیرعامل افزایش یافت. اما برخلاف امروز، پاداش مدیرعامل خیلی بیشتر از سایر مدیران نبود. مدیران عامل امروزی بیش از حد غرامت می گیرند و این منجر به سه مشکل بزرگ می شود:
- این اختلاف باعث ایجاد اصطکاک بین کارکنانی می شود که احساس می کنند کار را انجام می دهند در حالی که مدیر عامل تمام پاداش ها را دریافت می کند. این وضعیت به ویژه زمانی مشکل ساز می شود که یک مدیر عامل یک طرح اخراج یا کاهش حقوق را اجرا می کند و کارمندان احساس می کنند با آنها ناعادلانه رفتار می شود، با توجه به اینکه مدیر عامل، حتی با کاهش دستمزد، پول دیوانه وار به دست می آورد. این امر وفاداری به مدیر عامل را کاهش می دهد و باعث می شود شرکت کارآمدتر شود و کارکنان کلیدی کمتر در شرکت بمانند.
- مدیر عامل برای به دست آوردن چیزهایی که به نوبه خود نیاز به مدیریت دارند انگیزه دارد و او را از کاری که برای انجام آن حقوق می گیرد منحرف می کند. برخی از مدیران اجرایی چندین عمارت، قایقهای تفریحی و مجموعههای خودروهای کمیاب دارند که حسادت برانگیز است، اما این چیزها باید مدیریت شوند و زمان را از توانایی مدیر عامل برای انجام کاری که برای انجام آن استخدام شده است، بگیرند. این بیشتر این احساس را در میان کارمندان ردهبندی تشدید میکند که مدیر عامل از آنها سوء استفاده میکند، بهویژه زمانی که اخراجها اتفاق میافتد.
- این جبران بیش از حد می تواند این تصور را القا کند که مدیر عامل می تواند هر کاری که می خواهد انجام دهد. آن ها آنقدر به داشتن پول دیوانه و قدرت افراطی عادت کرده اند که می فهمند قوانین در مورد آنها صدق نمی کند و به روش سختی که برخی قوانین انجام می دهند، می فهمند. مدیران عاملی که به دلیل زن ستیزی، سوء استفاده از دارایی های شرکت و سایر انواع رفتارهای بد اخراج می شوند، برای شرکت رایج و بسیار مخرب هستند.
مزیتی که بنیانگذاران از آن برخوردارند
بنیانگذاران موفق معمولاً شرکت را در اولویت قرار می دهند و اغلب به خاطر هزینه های زیاد شناخته نمی شوند. این بدان معنا نیست که آنها گاهی اوقات بیش از حد خرج نمی کنند (بیل گیتس یک هتل از یک خانه ساخت و بعد از آن پشیمان شد)، اما دارایی آنها به طور قابل توجهی از تمرکز آنها بر شرکت و مردم کم نمی کند.
بنابراین، در حالی که فکر میکنم جبران بیش از حد به عملکرد آنها آسیب میزند، به نظر نمیرسد این کار را از لحاظ مادی انجام دهد، زیرا کار و سرگرمی آنها هم شرکت و هم علاقه واقعی آنهاست، و بنابراین آنها میتوانند از همتایان مبتنی بر پاداش بالاتر شما عملکرد بهتری داشته باشند.
بنیانگذاران همچنین شرکت را از نزدیک می شناسند زیرا آنها ساخت و ساز آن را رهبری کردند. آنها بهتر از هر کس دیگری می دانند که شرکت چه توانایی هایی دارد و بهتر می توانند یک چشم انداز دست یافتنی برای آینده شرکت تعریف کنند. استخدام مدیران عامل ممکن است هرگز واقعاً درک نکنند که یک شرکت چه توانایی هایی دارد و به طور کلی از “چیز چشم انداز” اجتناب کنند زیرا نمی خواهند به عنوان شکست خورده دیده شوند.
مشکل جانشینی با موسسان
وقتی یک بنیانگذار می رود، به نظر می رسد یک شرکت راه خود را گم می کند. من یکی از افرادی بودم که در مورد افول و نزدیک به فروپاشی IBM مطالعه کردم و مشخص بود که وقتی توماس واتسون جونیور رفت، IBM شروع به مردن کرد. جالب اینجاست که وقتی توماس واتسون پدرش را ترک کرد، شروع به مرگ نکرد، زیرا پدر از مزایای پدرش استفاده کرد و آنها را تقویت کرد، زیرا او آماده انجام این کار بود.
با این حال، در حالی که من استدلال میکنم که IBM بهترین برنامه آموزش مدیران اجرایی داخلی و عمیقترین مجموعه مدیران عامل بالقوه را در بین هر شرکتی دارد، مجبور شد یک بار از آن ساختار خارج شود، آن را بازنشانی کند و سپس آن را بازسازی کند، زیرا این توانایی “بنیانگذار” در دوران گذار گم شد.
شرکت ها قرار است ابدی باشند، اگرچه مدیران عامل مؤسس همیشه این را نمی خواهند زیرا نمی خواهند تحت الشعاع جانشین خود قرار بگیرند. واتسون پدر یکی از استثناها بود، زیرا به نظر میرسید که او نیز مانند بسیاری از پدران میخواست پسرش حتی از او موفقتر باشد.
به نظر نمی رسد که جانشینی در اکثر مشاغل اولویت باشد. به نظر می رسد اکثر مدیران عامل بیشتر نگران این هستند که جانشین آنها زودتر از موعد انتخاب شود – و دلیل خوبی هم دارد، زیرا اغلب این اتفاق می افتد، که برخلاف روند جانشینی خوب است.
مزیت دیجیتال انسان
انویدیا مفهوم “انسان دیجیتال” را ایجاد کرد. امروزه، آنها عمدتاً برای فروش و پشتیبانی مشتری ایجاد می شوند، اما می توانند جایگزین تقریباً هر شغلی شوند. به عنوان مثال، آزمایشگاه شناخت اولین مهندس نرم افزار هوش مصنوعی به نام دوین را راه اندازی کرد که می تواند به طور مستقل برنامه ها را بنویسد. میتواند کارهای بلادرنگ ارسال شده در Upwork را اجرا کند و 14 درصد از مشکلات GitHub را که در پروژههای منبع باز دنیای واقعی یافت میشود، بهطور مستقل حل کرده است.
این تازه آغاز ظهور افراد دیجیتال است.
وقتی صحبت از جانشینی به میان می آید، افراد دیجیتال چندین مزیت متمایز نسبت به افراد غیر دیجیتال دارند. یکی این است که انسان دیجیتال برای تقلید کامل از بنیانگذار ایجاد می شود، بنابراین تأثیر بدی بر او نخواهد داشت. حتی زمانی که او از بنیانگذار جایگزین پیشی میگیرد، رابطه محکم او با بنیانگذار تضمین میکند که موسس اعتبار را دریافت میکند، بنابراین مدیر عامل قبلی کمتر احتمال دارد این تلاش را خراب کند.
مرد دیجیتال هیچ مشکلی با غرامت ندارد، زیرا او نیازی به غرامت ندارد، و حواس او به وسایل شخصی یا خانواده پرت نمی شود، زیرا آنها نیز آنجا نیستند. همچنین درایوهایی که اغلب مدیران عامل را مجبور به رفتار نادرست میکند، ندارد، اگرچه شما میخواهید اطمینان حاصل کنید که جریان اطلاعاتی که شخص دیجیتال دریافت میکند به خطر نیفتاده است و باید اطمینان حاصل کنید که شخص دیجیتال با امنیت کافی احاطه شده است، بنابراین میتوانید هک نشود
به عبارت دیگر، با توجه به اینکه یک شخص دیجیتال چقدر سریع میتواند عمل کند، و اطمینان حاصل شود که آنها همچنان در راستای منافع شرکت عمل میکنند، کارمندان و سرمایهگذاران آن برای اطمینان از اینکه یک مدیر عامل انسانی از ریل خارج نمیشود، حیاتیتر خواهد بود.
نتیجه: چرا انویدیا اولین مدیر اجرایی دیجیتال را خواهد داشت
دلیل اینکه فکر می کنم انویدیا اولین خواهد بود این است که بیشترین نیاز را دارد تا مزایایی را که از بنیانگذارش جنسن هوانگ به دست می آورد حفظ کند. هوانگ همچنین از طرفداران هوش مصنوعی است، به این معنی که انویدیا نه تنها در راه حل های هوش مصنوعی پیشرو است، بلکه از هوش مصنوعی در داخل نیز استفاده می کند. بنابراین هوانگ یک محرک مهم در ایجاد و استفاده از انسان دیجیتال است.
انویدیا بزرگترین نیاز، قوی ترین پایه برای ایجاد آن را دارد و با ایجاد آن، بهترین ویترین را برای اینکه چگونه یک انسان دیجیتال می تواند در مشاغل خاص از یک انسان برتری داشته باشد، خواهد داشت. اگر یک شخص دیجیتال بتواند کار مدیر عامل را با موفقیت انجام دهد، این سوال از «آنچه میتواند انجام دهد» به «آنچه نمیتواند انجام دهد» تبدیل میشود و فهرست دوم کوتاهتر و کوتاهتر میشود.
جنسن هوانگ حداقل یک دهه خدمت در پیش رو دارد، بنابراین من شک دارم که به سرعت این اتفاق بیفتد. با این حال، میتوانستم ببینم که او مدتها قبل از ترک شرکت برای افزایش دسترسی خود در حال توسعه و آموزش دوقلوی دیجیتالیاش است، و ممکن است فقط یکی را ایجاد نکند. من می توانم آینده ای را تصور کنم که در آن “جنسن هوانگ های دیجیتال” به عنوان دستیاران دیجیتال پیشرفته مدیران عامل و در نهایت به عنوان مدیران عامل، حتی قبل از بازنشستگی جنسن هوانگ واقعی به کسب و کارها فروخته شود.
Google Pixel Fold
(اعتبار تصویر: Google/YouTube)
تلفن هوشمند مورد علاقه من مایکروسافت Duo 2 بود، اما با خروج Panos Panai از مایکروسافت، شک دارم که Duo و Surface برای این دنیا طولانی باشند.
شایعاتی در مورد عرضه Duo 3 تاشو وجود دارد، اما باتری Duo 2 من به حدی خراب شده که حتی 5 ساعت دوام نمی آورد، چه برسد به یک روز کامل. من با تلفنم کتاب می خوانم پس این مشکل دارد. بنابراین، گلوله را گاز گرفتم و به دنبال جایگزینی رفتم. Google Pixel Fold دو صفحهنمایش هم به Duo 2 و هم به Duo 3 نزدیکتر است (اگر بیاید، من شک دارم).
من حدود یک هفته است که از این گوشی استفاده می کنم و تا کنون به خوبی Duo 2 خواننده خوبی است و با وجود داشتن صفحه نمایش تاشو در وسط و صفحه نمایش اضافی روی جلد، عمر باتری بسیار بهتری دارد.
اما یک نقطه ضعف این است که Pixel Fold از پردازنده Google Tensor G2 به جای راه حل Qualcomm Snapdragon استفاده می کند، بنابراین فاقد چند ویژگی است. چیزی که بیشتر از همه از دستم برمی آید، توانایی استفاده از نمایشگر روی سر برای فیلم است. برای من، بهترین چیز در مورد اسنپدراگون این است که به نظر می رسد همه چیز کار می کند، و جایگزین ها فقط سطح یکسانی از قابلیت را ارائه نمی دهند.
این گوشی با قیمت 1799 دلار ارزان نیست. اگر میتوانستم صبر کنم، منتظر Pixel Fold 2 آینده میشوم که تا چند ماه دیگر عرضه میشود. اما نمیتوانستم آنقدر صبر کنم زیرا Duo من به حدی خراب شده بود که غیرقابل استفاده شده بود و تلفن من باید کار میکرد.
از آنجایی که Pixel Fold به من کمک کرد مشکلات در حال مرگم را با تلفن Microsoft Duo 2 حل کنم، Google Pixel Fold محصول هفته من است — و من واقعاً از استفاده از آن لذت می برم.