افشاگران فناوری خروج با صدای بلند را به انصراف بی سر و صدا ترجیح می دهند
بر اساس وبلاگی که توسط چهار تحلیلگر Forrester نوشته شده است، تمایل افشاگران فناوری به ترک شغل خود در حالی که بسیاری از همکارانشان درگیر “خروجی های آرام” هستند، باید زنگ خطری برای رهبران صنعت باشد.
بازار کار سوزان برای متخصصان امنیت، ریسک و حریم خصوصی همراه با استخدام مبتنی بر ارزش، فرصتی منحصر به فرد برای مدیران ارشد فناوری، حفظ چهارجانبه Forrester، سارا ام. واتسون، جف پولارد، علی ملون و آلا والنته ایجاد می کند.
آنها نوشتند: “این تلاقی منحصر به فرد شرایط فرصتی را برای رهبران فناوری فراهم می کند تا اخلاق دیجیتال، بهبود امنیت، برنامه های مخاطره آمیز و ابتکارات اعتماد را به موضوع اصلی گفتگو تبدیل کنند.”
آنها توضیح دادند که بسیاری از شرکتهای فناوری – از جمله توییتر – اصول مسئولیتپذیر و اخلاقی فناوری را در قالب شوراهای اخلاق هوش مصنوعی، دستورالعملهایی برای نوآوری مسئولانه، و دفاتری برای استفاده اخلاقی و انسانی از فناوری به کار گرفتهاند. اما این نیمه اقدامات خود تنظیمی را شست و شوی اخلاقی می نامند.
ملون تحلیلگر ارشد به دیجیتال تو گفت: بسیاری از شرکت های فناوری ارزش ها و اخلاق را در اولویت قرار می دهند. با این حال، زمانی که آنها به این وعدهها عمل نمیکنند – به ویژه با دادههای مشتری – مشتریان متوجه میشوند و اعتمادشان را از دست میدهند.
مشتریان تنها کسانی نیستند که به آن توجه می کنند. ملون میگوید: «اگر فردی بداند که میتواند به دلیل صحبت در مورد اخلاقیات و ارزشهای متقابل فرضی، اخراج یا ساکت شود، استعدادی را که میخواهند در یک شرکت خاص کار کنند، منحرف میکند.
خطرات صداقت استخدام
نویسندگان وبلاگ خاطرنشان می کنند، وقتی شرکت ها می گویند که فناوری را مسئولانه توسعه می دهند، استعدادهایی را جذب می کند که به این ارزش ها اعتقاد دارند. لیز میلر، نایب رئیس و تحلیلگر اصلی در Constellation Research، به دیجیتال تو گفت: «کارکنان بر اساس مجموعه ای از اهداف مشترک و نیاز به احساس ارتباط با چشم انداز و هدف بزرگتر یک کارفرمای بالقوه، تصمیمات فعالی در مورد محل کار می گیرند.
نویسندگان وبلاگ استدلال میکنند، وقتی افرادی با آرمانها و درستکاری را انتخاب میکنید، افرادی با آرمانها و درستی را به دست میآورید – و وقتی به گونهای رفتار میکنید که به آن افراد خیانت میکند، آنها فقط رعایت نمیکنند – آنها عصیان میکنند.
میلر خاطرنشان کرد: «کارکنان امروزی به قدردانی از مأموریت، چشمانداز و ارزشهای موعود کارفرمایان خود رسیدهاند. “اگر این زنجیره ارزش را بشکنید، این کار را با مسئولیت خود انجام می دهید.”
او ادامه داد: «آنها از شرکت انصراف خواهند داد که این یک ضرر عملیاتی و هزینه است، اما این احتمال نیز وجود دارد که ناامیدی، تجربه و ناامیدی آنها به کانال های اجتماعی و دیجیتال سرایت کند.»
او افزود: “گوش ندادن به کارمندان به اندازه گوش ندادن به مشتریان خطرناک است.”
نویسندگان وبلاگ خاطرنشان می کنند که آسیب به یک سازمان که توسط یک افشاگر ایجاد می شود مانند خودآزاری است. وبلاگ نویسان نوشتند که این افراد بسیار تلاش کردند تا با مراجعه به مدیریت با نگرانی ها، اوضاع را در شرکت خود تغییر دهند، مدت ها قبل از اینکه این نگرانی ها به تیتر اخبار تبدیل شود، اما آنها تحت فشار قرار گرفتند تا مطابقت کنند، به طور کامل نادیده گرفته شدند و متعاقبا حذف شدند.
نکته اصلی بر اخلاق غلبه دارد
جان بامبنک، رئیس شکارچی تهدید در Netenrich، یک شرکت فناوری اطلاعات و امنیت دیجیتال مستقر در سن خوزه در کالیفرنیا، گفت: هر کسی که به شرکت های آمریکایی یا شرکت های فناوری توجه کرده است، نباید از شستشوی اخلاقی شگفت زده شود.
او به دیجیتال تو گفت: «در اصل، اخلاق تجاری مدیران را ملزم می کند تا ارزش سهامداران را با کسب درآمد به حداکثر برسانند. “آنها تا حد امکان کمتر از اخلاقیات استفاده می کنند تا از تاثیرگذاری بر نتیجه جلوگیری کنند.”
او گفت: «تا زمانی که شخصی آنچه را که اخلاق تجاری از رهبران میخواهد – از طریق مقررات یا تغییر در قانون قضائی – دوباره طراحی کند، رهبران تجاری به مسیر فعلی خود ادامه خواهند داد.»
اگر آنها این مسیر را ادامه دهند، احتمالاً به یافتن افشاگران ادامه خواهند داد، حتی در بحبوحه اخراج کارکنان در سطح صنعت و فشارهای رکود. نویسندگان وبلاگ اشاره می کنند که SEC از سال 2012 به 278 افشاگر 1.3 میلیون دلار جایزه داده است. نویسندگان میافزایند که این مشوقها منابع و حمایت قانونی بیشتری را به همراه میآورند، بنابراین کسانی که به دنبال مسئولیت در قبال آسیبهای ناشی از فناوری هستند، بعید به نظر میرسد که از این کار خودداری کنند.
آنها همچنین خاطرنشان کردند که سازمانهای کارکنان فناوری در حال تأمین مالی اقدامات و ارائه نکات و توصیههایی به افشاگران هستند. آنها نوشتند همان منبعی که فرانسیس هاگن، افشاگر فیس بوک را با پیامی هراس اخلاقی دو حزبی در مقابل کنگره قرار داد، از پیتر “ماج” زاتکو، افشاگر توییتر نیز حمایت کرد.
ملون اذعان کرد که در برخی صنایع، اخراج ممکن است بر کارکنانی که مایلند کار خود را با اعتقادات اخلاقی خود مبادله کنند، تأثیر بگذارد، اما در امنیت سایبری نه. او گفت: “استعدادهای امنیتی هنوز هم تقاضای زیادی دارند – به ویژه استعدادهای اخلاقی و با تجربه.” تا زمانی که کمبود استعدادهای امنیتی کاهش نیابد، همچنان تقاضای زیادی برای استعداد وجود خواهد داشت.»
بی سر و صدا رفتن یا نرفتن
نویسندگان وبلاگ خاطرنشان می کنند از آنجایی که تعداد کمی از بازارهای کار با امنیت، ریسک و حریم خصوصی عرضه در مقابل تقاضا مطابقت دارند، این آنها را در موقعیت منحصر به فردی برای رهبری تغییر قرار می دهد.
علاوه بر این، آنها توضیح میدهند که وقتی حمایت داخلی با شکست مواجه میشود، دستورالعملهای خارجی روشن و مؤثر از قبل وجود دارد. آنها استدلال می کنند که پذیرش شکست، استعفا با این جمله مبهم «زمان حرکت فرا رسیده است» و اعتماد به دوستان نزدیک درباره بد بودن اوضاع، روش قدیمی ترک است.
آنها ادامه دادند هزاران مقاله می خواهند همه را متقاعد کنند که یک انصراف بی سر و صدا یک امر عادی جدید است. دزدکی در مقابل خروج بی سر و صدا است. استخدام کارکنان توانمند و مبتنی بر ارزش در زمینه های پرتقاضا و سپس گوش ندادن به همه آنها اما تضمین می کند که بی سر و صدا ترک نخواهند کرد.
با این حال، بامبنک استدلال می کند که بیشتر کارمندان به جای اینکه با عواقب افشاگری مواجه شوند، بی سر و صدا ترک خواهند کرد. او استدلال کرد: “حمایت از افشاگران واقعا موثر نیست.” کارفرمایان نمیتوانند مستقیماً انتقام بگیرند، اما میتوانند در طول زمان این کار را بی سر و صدا انجام دهند».
او گفت: ” افشاگرانی که در مطبوعات فعالیت می کنند اغلب متوجه می شوند که چشم انداز شغلی خشک می شود.” “خروج آرام راهی امن برای کارکنان برای خروج از محیط های شرکتی است که نگرانی های اخلاقی را بدون تاثیر حرفه ای صحبت کردن ایجاد می کند.”
او ادامه داد: “واقعیت این است که تا زمانی که به نقطه خاصی از حرفه خود برسید، خطر از دست دادن درآمد و عدم امکان جایگزینی آن، اکثر مردم را ساکت نگه می دارد.”
وی افزود: «کسانی که علنی بازنشسته میشوند و اظهارنظر میکنند استثنا هستند و این امر برای حرفهایهایی که در راس شغل خود هستند و هنوز پتانسیل کسب درآمد دارند، اختصاص دارد. “حتی اکثر حرفه ای های میان حرفه ای به راحتی می توانند به خاطر این نوع رفتار در لیست سیاه قرار گیرند، به این معنی که بیشتر این موارد بی سر و صدا ادامه می یابد.”