به همین دلیل است که من در نهایت استفاده از Safari در مک را کنار گذاشتم
در مورد مرورگر وب باید اعتراف کنم: من یک گردآورنده سرسخت تب هستم. سعی کردم تغییر کنم من سعی کردم برگه های باز را حذف کنم و سعی کردم در برابر باز کردن برگه های جدید مقاومت کنم، اما به نحوی شمارشگر برگه های باز همچنان در حال رشد است. در این مرحله فکر می کنم هیچ راه فراری ندارم.
چیزی که آموخته ام این است که به مرورگری وب نیاز دارم که بتواند من را در خود جای دهد، که یاد گرفته باشد حذف های من را بدون قضاوت یا مجازات بپذیرد. و پس از چندین سال تلاش، معلوم شد که Safari آن مرورگر نیست.
مشکل پارتیشن
Safari با برگهها به همان روشی برخورد میکند که Google Chrome انجام میدهد (و در واقع برای همه مرورگرهای مبتنی بر Chromium مانند Edge، همین امر صدق میکند). یعنی هر چه تعداد برگههای بیشتری باز کنید، هر تب کوچکتر میشود. اگر مانند من ده ها یا حتی صدها برگه را به طور همزمان باز کنید، هر کدام به اندازه یک سر سوزن در نوار زبانه کوچک می شود.
نیازی به گفتن نیست که این موضوع کمی اضطراب ایجاد می کند زیرا یافتن بخش مورد نظر من دشوار است. مطمئناً، میدانید، من همیشه میتوانم برگههایم را تمیز کنم، اما چه کسی میداند چه زمانی ممکن است به آن مقاله در مورد روش عالی برای اتو کردن پیراهنهایم نیاز داشته باشم؟ میتونه همین الان باشه برچسب زدن آن و فراموش کردن آن به سادگی یک گزینه نیست.
به جای اینکه مانند یک بزرگسال واقعی با استفاده از برگههایم بیشتر اندازهگیری کنم، راه آسان را انتخاب کردم و به مرورگر جایگزین بهتری روی آوردم: فایرفاکس. برخلاف سافاری، وقتی فایرفاکس به آستانه تب خاصی میرسد، به شما امکان میدهد نوار برگه را اسکرول کنید. برگه ها در اندازه معقول باقی می مانند و هرگز به اندازه غیرقابل مدیریت کوچک نمی شوند. این به من عادت های بد را می دهد و من آن را دوست دارم.
اشتراک گذاری نگرانی است
من در واقع بیش از 15 سال است که از فایرفاکس استفاده می کنم و قبلاً در مورد اینکه چرا آن را خیلی دوست دارم، نوشته ام. اما در حالی که من همیشه از مرورگر ویندوزم استفاده می کردم، سافاری در حالی که از مک خود استفاده می کردم به کار خود ادامه داد. من اخیراً بالاخره دوشاخه را کشیدم و در مک خود به فایرفاکس سوئیچ کردم و نمی توانستم از این خوشحال باشم.
به عنوان فردی که به طور منظم از ویندوز و macOS استفاده می کند، اغلب محتوا را از یک دستگاه به دستگاه دیگر ارسال می کنم. اکوسیستم اپل برای این کار عالی است (سلام، AirDrop)، اما جابجایی از ویندوز به macOS و بازگشت آن چندان آسان نیست.
این به وضوح در مورد ارسال محتوای وب صادق است. اپل سال ها پیش سافاری را از ویندوز بیرون کشید، بنابراین اگر من یک صفحه وب را در سافاری در مک خود بخوانم، اگر بخواهم آن را در رایانه شخصی خود بخوانم، باید آن را برای خودم ایمیل کنم. احساس می کنم دوباره سال 2005 است.
اگر من از فایرفاکس در مک خود استفاده می کنم، می توانم فقط از ویژگی Send Tab to Device برای پینگ وب سایت به فایرفاکس در حال اجرا در رایانه شخصی خود استفاده کنم. فقط یک ثانیه طول می کشد و صندوق ورودی من را مسدود نمی کند. طنز ماجرا اینجاست که فایرفاکس اساسا یک اکوسیستم باغ دیواری ایجاد می کند که اپل مدت هاست آن را کامل کرده است.
یک بازی سس کچاپ
علیرغم آنچه تاکنون گفتهام، این فقط مدیریت برگههای Safari نبود که من را جذب کرد، اگرچه این نقش مهمی داشت. برای یک چیز، هر دو سافاری و فایرفاکس برخی از بهترین مرورگرها برای حفظ حریم خصوصی هستند و دارای بسیاری از ویژگی های داخلی محافظت از حریم خصوصی هستند. از این نظر، تغییر به فایرفاکس در مک من به هیچ وجه یک قدم به عقب به نظر نمی رسید.
اما چیز دیگری وجود دارد، و به یک مشکل اساسی تری که من با سافاری دارم خلاصه می شود: دائماً احساس می شود که در حال بازی کردن است. باید سالها منتظر میماندیم تا چندین نمایه مرور به دست آورد، چیزی که رقبا مدتهاست به عنوان استاندارد در مرورگرهای خود گنجاندهاند.
حتی بدتر از آن، ما باید تا نوامبر 2023 منتظر می ماندیم تا فاویکون ها را در نوار علاقه مندی ها دریافت کنیم. درست است، وبسایتهایی که در نوار ابزار ذخیره میشوند، تنها اکنون این نشانه بصری کلیدی را به دست آوردهاند، به معنای واقعی کلمه سالها پس از اجرای هر مرورگر دیگری از این ویژگی.
در نهایت، ترکیبی از همه این عوامل باعث شد که از Safari در مک خود صرف نظر کنم. من سال ها از آن استفاده کردم زیرا به عنوان مرورگر وب پیش فرض در macOS آسان بود. اما گاهی اوقات برای یافتن چیزی بهتر باید از حد استاندارد فراتر رفت.
توصیه های سردبیران