من از ChatGPT برای ساخت یک بازی ویدیویی استفاده کردم. این چیزی است که من یاد گرفتم
در کنار نوشتن مقاله برای ChatGPT، موافقت با یک چت ربات هوش مصنوعی ماموریت اصلی من در سال گذشته بوده است. من آن را برای ارائه ایدههای دستور العمل از فهرستی از مواد تشکیل دهنده، نوشتن ایدههای سرگرمکننده تاریخ متناوب، و پاسخ به توضیحات قوانین بازی روی تخته مفید یافتم. اما میخواستم ببینم آیا میتواند کار تاثیرگذاریتری انجام دهد: به من یاد بده چگونه یک بازی بسازم.
اولین مانع
من مدتی است که می خواهم یک بازی بسازم. من وقتی بچه بودم یک سری بازیهای پایه فلش را برنامهریزی کردم – اگر بتوانید پروفایل Newgrounds من را پیدا کنید، میتوانید به خوبی به آنها بخندید – اما چند ایده در ذهنم وجود داشت که تبدیل به افکاری میشدند که نمیشدند. تغییر دادن. من باید آنها را روزی بسازم و شاید روزی اکنون باشد.
اما دانستن چگونه شروع به ساختن یک بازی آسان نیست. من واقعاً نمیدانستم چه بازیی را میخواهم بسازم، یا از چه موتوری باید استفاده کنم، یا اینکه واقعاً چگونه به ساخت یک بازی میروی. تا همین اواخر، من فقط نداشتم. من یونیتی رو یه بار دانلود کردم، هول کردم و حذفش کردم.
بنابراین اولین قدم در مسیر ساخت بازی من صحبت با ChatGPT در مورد آن بود. بدون GPT سفارشی فانتزی، بدون پلاگین، فقط من و دوستم – که از آنها خواسته بودم به روشی تشویقکننده و فهمیده پاسخ دهند – مانند آموزش به یک کودک.
او من را در موتورهای اصلی بازی راهنمایی کرد و پس از توضیح ایده بازی من، پیشنهاداتی داشت. از این گذشته، فرض بر این است که من میتوانم آن را به صورت دو بعدی انجام دهم، و در حالی که موتورهای بزرگ نیز جالب هستند، ممکن است با چیزی مانند گودو یا استودیو گیم میکر بهتر باشم.
من تحقیقات بیرونی انجام دادم و در نهایت به Game Maker رضایت دادم. ساده ترین به نظر می رسید. ChatGPT برای من هیجانزده شد که گفتم روی یک موتور کار کردهام و سپس باید روی طرح کلی پروژهام کار کنیم.
حالا چی؟
پس چگونه می توانم یک بازی بسازم؟ ChatGPT به من پیشنهاد داد که موتور را یاد بگیرم، که بسیار منطقی است. اما چگونه این کار را انجام دهم؟ چندین رویکرد وجود داشت که آنها گفتند می تواند کارساز باشد، از جمله انجام یک آموزش. این منطقی بود، بنابراین من یک آموزش Game Maker را در YouTube پیدا کردم و چند ساعت آن را ساختم سیارک ها شبیه سازی کنید که جان پیش از نوجوانی قطعاً به جای انجام کارهای محول شده خود، از بازی با رایانه های مدرسه لذت می برد.
اما واقعاً اصول موتور را به من یاد داد. من در منطق حوادثی که ویدیو به من داد تایپ کردم و درست شد! عالی. حالا چی؟
بهترین توصیه ای که از توسعه دهندگان با تجربه خوانده ام این بود که فقط یک بازی آموزشی دیگر بسازید. و سپس یکی دیگر، سپس دیگری، و تا زمانی که به اندازه کافی با موتور آشنا شدم تا آن را بفهمم. و فقط سپس من می توانستم بازی خودم را اداره کنم.
اما من یک نوبی نیستم که به تنهایی کار کنم، نه؟ وقتی سوالی دارم یا حتی نیاز به یک نمونه کد برای کپی و پیست کردن دارم، یک متخصص برنامه نویسی نسبی در سمت راست خود دارم. من ChatGPT دارم. من می توانم از این کار صرف نظر کنم و مستقیماً به ساخت بازی خودم بروم. یا اینطور فکر می کردم.
همه چیز خوب است – تا زمانی که نباشد
من شروع به پرواز کردم. با ChatGPT برای راهنمایی من در مورد کارهایی که باید انجام میدادم، نمونههایی از کدها را در زمانی که گیر میکردم به من میداد، یا پیشنهادهایی در مورد اینکه چگونه میتوانم کارها را متفاوت انجام دهم، به سرعت پیشرفت کردم. در عرض چند ساعت من نمونه اولیه بازی را داشتم.
بنابراین از ChatGPT پرسیدم که چگونه میتوانم بازی را گسترش دهم تا آن را بزرگتر، طولانیتر و سرگرمکنندهتر کنم، و معلوم شد که نمونه اولیهای که ساختهام کاملاً سفارشی است، با قابلیت توسعه صفر بدون بازسازی همه چیز.
اما اشکالی ندارد. به همین دلیل است که یک نمونه اولیه است، درست است؟ بنابراین ما دوباره به اینجا میرویم و این بار من CustomGPT را میسازم که بیشتر با آنچه که نیاز دارم ارائه میشود و میداند که روی چه چیزی کار میکنم. من یکی را ساختم که تمام اشیاء و اسکریپت های من در بازی، برخی از کدهای آنها، نام متغیرها – کار را می دانست. و ما دوباره از ابتدا شروع کردیم، این بار با استفاده از آرایهها و ساختارهایی که پارتیشن بندی شدهاند، کدهای ماژولار که اسکریپتها را فراخوانی میکند و به صورت پویا نمونههایی را که دیگر به آنها نیاز ندارم از بین میبرد و غیره.
اما صادقانه بگویم، من واقعاً نمیدانم معنای بیشتر آن چیست. و یک عصر خاص من خسته بودم، اما واقعا میخواستم این قسمت را قبل از اینکه مجبور باشم برای زندگی، بچهها و همه آن چند روز از آن مرخصی بگیرم، تمام کنم. بنابراین من یک میانبر انتخاب کردم که ChatGPT را در واقع ترک کردم نوشتن کد مورد نیاز را به من داد برای خوشحالی من آن را روشن کردم و کار کرد. عالی. شب بخیر.
متأسفانه، چیزی که به عنوان یک بار شروع شد خیلی سریع به یک عادت تبدیل شد. من شروع به استفاده از نام متغیرهایی کردم که ChatGPT با آن اختراع کرده بود، از آن خواستم که کد را در نظر بگیرد تا به من کمک کند بعداً به آن بازگردم. من در مورد نحوه ساخت یک بازی چیزهای زیادی یاد می گرفتم و شروع کردم به این که حرکت در اطراف موتور آسان تر است. نمونه دوم در حال جمع شدن بود، اما بعد به یک مشکل برخورد کردم.
یک جسم بزرگ آنطور که من می خواستم رفتار نمی کند. ChatGPT برخی اصلاحات را پیشنهاد کرد، اما آنها کار نکردند. سعی کردم خودم بفهمم برای ساعت ها. و من به جایی نرسیدم
من تمام کد رویداد تک تک اشیاء بازی و هر اسکریپت را در ChatGPT کپی کردم و از او خواستم مشکل را پیدا کند. پس این اتفاق افتاد. اما اصلاحات کار نکرد. و همین بود. هیچی نداشتم من جایی برای برگشتن ندارم
من آنقدر تجربه نداشتم که خودم آن را شکار کنم و از کنترل نسخه مناسب برای بازگرداندن آن استفاده نکرده بودم. من به دلیل تمایل خودم برای توسعه سریع به قیمت درک در بن بست بودم. من در مورد نحوه ساخت یک بازی به اندازه کافی یاد نگرفته بودم، بنابراین حالا که بازی ساخته شده خراب شده بود، هیچ ایده ای برای تعمیر آن نداشتم.
مشکل
مشکل استفاده از ChatGPT برای آموزش ساخت بازی به من، و من خیلی موضوعات دیگر را حدس می زنم، این است که ChatGPT این کار را نمی کند. میدانم چیزی او می تواند به اطلاعات دسترسی داشته باشد و می تواند چیزی بنویسد که به نظر می رسد می داند در مورد چه چیزی صحبت می کند، اما نمی داند. میدانم. بنابراین وقتی از او خواستم که به من کمک کند کاری را به روش خاصی انجام دهم، او به من کمک کرد تا آن کار را به روش خاصی انجام دهم بدون اینکه به من توضیح دهد که راه های بهتری برای انجام آن وجود دارد.
من هیچ مشکلی با توهم نداشتم، اما با این مشکل داشتم که ChatGPT آخرین کتابچه راهنمای استودیوی بازی ساز را ندارد، بنابراین اغلب برای منطق منسوخ شده پیشنهاد می کند که موتور Game Maker انواع مختلفی از آن را منتشر می کند. پرچم های قرمز بالای سر
GPT سفارشی من و حتی جادوگر رمزگذاری Grimoire که حرفهایتر است، شهودی نیستند. آنها نمی توانند مشکلات شما را پیش بینی کنند یا تصور کنند که دامنه شما ممکن است در آینده تغییر کند یا آنچه ممکن است بخواهید یا از هم اکنون به چند مکالمه نیاز داشته باشید. این به سادگی جایگزین خوبی برای یک معلم انسانی یا برای خود انسان نیست که دانش داشته باشد.
راه حل
من از سفر بازی سازی ام دست نکشیده ام. در واقع، من در حال ساخت نمونه اولیه بعدی هستم و همچنان از ChatGPT استفاده می کنم – اما با رویکردی جدید. من تمام کدها را با دست می نویسم، مطمئن می شوم که همه متغیرها و اسکریپت ها را نام می برم و نظراتی را می نویسم که منطقی باشد. من به این ترتیب، وقتی به ناچار چیزی را میشکنم، میدانم همه چیز چگونه کار میکند تا بتوانم راهحلهایی پیدا کنم.
اگر نمی دانم چگونه کاری را انجام دهم، از ChatGPT می خواهم که آن را به طور کلی برای من توضیح دهد و سپس از اطلاعاتی که به من می دهد برای ایجاد تغییرات در بازی خودم استفاده می کنم. کندتر است، اما بسیار پایدارتر است. وقتی مشکلی وجود دارد، می توانم آن را برطرف کنم زیرا در واقع در حال یادگیری نحوه ساخت یک بازی هستم. نه اینکه ChatGPT این کار را برای من در حین سفر انجام دهد.
دوستان توسعهدهنده من فکر میکنند همه اینها بسیار خندهدار است، زیرا بعد از اینکه هوش مصنوعی مدرن را مبنایی برای شکستهای اولیهام قرار دادم، من تازه یاد میگیرم که چگونه مانند دیگران کدنویسی کنم. کند و با خطاهای زیاد.
من باید از همان ابتدا از گریمور در این مورد سوال می کردم. وقتی میخواهم چیزی یاد بگیرم، آن را از دفترچه راهنما یاد میگیرم. وقتی میخواهم چیزی را دوباره بررسی کنم، ChatGPT یک بار دیگر آن را بررسی میکنم تا مطمئن شوم در مسیر درستی حرکت میکنم. من همچنین دسکتاپ GitHub را پیادهسازی کردم تا اگر زمانی از اهداف عمیق فاصله گرفتم، بتوانم سریعاً آن را به جایی که همه چیز منطقی است برگردانم.
من هنوز فکر میکنم ChatGPT ابزار شگفتانگیزی است که به بهبود توانایی خود برای عمل به عنوان یک معلم متخصص در دسترس 24/7 با پول نسبتاً کم و با هر لحن صدایی که به آن میدهید، ادامه میدهد. ایجاد فهرستی از کارهایی که در پایان یک جلسه برنامه نویسی برای من انجام می شود که تلاش های من را تحسین می کند و دستاوردهای من را فهرست می کند واقعاً دلگرم کننده و همچنین کاربردی است.
اما این تصمیم نهایی نیست که امیدوارم باشد. و این اشکالی ندارد. من همچنان در حال ارتقاء بازی خود خواهم بود و همچنان از ChatGPT برای کمک به من در هر جایی که بتوانم استفاده خواهم کرد. امیدوارم یکی دو سال دیگر همکاران من را در اینجا ببینید که با اکراه به من کمک می کنند تا آن را ترویج کنم. خواهیم دید.
توصیه های سردبیران