پرونده های دادگاه عالی گوگل و توییتر اینترنت را قطع نمی کند
با وجود همه هیاهوها، آینده اینترنت به دو موردی که این هفته در دادگاه عالی ایالات متحده مطرح شد بستگی ندارد. هیچ خطری وجود ندارد که مصونیت قانونی کنگره که مدت هاست به ISP ها اعطا شده است، از بین برود. از قضات خواسته می شود تا در مورد یک مسئله محدود و فنی حقوقی تصمیم گیری کنند. اگر ISP ها از دست بدهند، چندین تغییر در الگوریتم هایی که برای مرتب سازی محتوا استفاده می کنند انجام می دهند. تجربه اکثر کاربران به سختی تکان می خورد.
دو موردی که باعث پیشبینیهای وحشتناک شد، به ترتیب شامل شکایتهایی علیه گوگل و توییتر بود. این پرونده ها توسط خانواده هایی تشکیل شده است که عزیزان خود را در اقدامات وحشیانه تروریستی از دست داده اند. اتهام اصلی این است که شرکت ها از طریق ویدیوها و سایر مطالبی که در دسترس کاربران قرار داده اند، این اقدامات را تحریک می کنند. از قضات خواسته نمی شود که درباره صحت ادعاها تصمیم بگیرند، بلکه از قضات خواسته می شود که آیا پرونده ها باید به محاکمه بروند، در این صورت هیئت منصفه حقایق را تعیین می کند.
بر اساس توصیههایی که الگوریتمهای یوتیوب به کاربران در کادر آشنای «دنبال کردن» ارائه میکنند، از گوگل شکایت میشود. توییتر متهم شده است که به اندازه کافی برای حذف پست های حامی تروریست ها اقدام نکرده است. موضوع مصونیت تنها در مورد گوگل به وضوح ارائه شده است. اما از آنجایی که پیروزی گوگل تقریباً به طور قطع مانع از شکایت علیه توییتر خواهد شد، بحث مصونیت ارزش بررسی دقیق را دارد.
سوال مربوطه در برابر دادگاه این است که چگونه بخش 230(c)(1) قانون نجابت ارتباطات را تفسیر کنیم که در سال 1996 توسط کنگره تصویب شد، پس از آنکه دادگاه نیویورک یک ارائه دهنده خدمات اینترنتی را مسئول مطالب توهین آمیز پست شده بر روی تابلوی پیام میزبان تشخیص داد. .
متن واضح است: «هیچ ارائهدهنده یا کاربر یک سرویس رایانهای تعاملی نباید بهعنوان ناشر یا گوینده اطلاعات ارائهشده توسط ارائهدهنده محتوای اطلاعاتی دیگر رفتار شود.» وقتی نظر دهندگان به مصونیت قانونی ارائهدهندگان اینترنت اشاره میکنند، این شرط اولیه است. ، که منظورشان است.
این اساسنامه چگونه کار میکند: اگر ویدیویی را در YouTube آپلود کنم، من ارائهدهنده محتوا هستم، اما YouTube نه سخنران است و نه ناشر. بنابراین، اگر ویدیوی من باعث آسیب شود – مثلاً افترا – YouTube مسئولیتی ندارد.
ساده به نظر می رسد، درست است؟ اما اکنون به تصمیم داوران میرسیم: اگر گوگل الگوریتمی ایجاد کند که ویدیوی خطرناک من را به شما توصیه کند، آیا ویدیو همچنان توسط ارائهدهنده «دیگری» ارائه میشود یا ارائهدهنده اکنون خود YouTube است؟ یا در استدلال جایگزین، آیا توصیه الگوریتم گوگل را ناشر ویدیو می کند؟ هر یک از تفسیرهای قانون به شاکیان اجازه می دهد مصونیت قانونی را دور بزنند.
پاسخ به این سوالات آسان نیست. اما آنها همچنین مسائل سیاسی نیستند که به کنگره بازگردانده شوند. آنها چیزی بیش از امور عادی و روزمره دادگاه ها را شامل نمی شوند، که معنای قانونی را تعیین می کند که بیش از یک تفسیر قابل قبول است.
در واقع، دادگاه ها اغلب در مورد محدودیت های مصونیت بخش 230 تصمیم می گیرند. شاید در معروف ترین مثال، دادگاه استیناف ایالات متحده برای حوزه نهم در سال 2008 رای داد که این بخش هیچ گونه محافظتی از سایت هم اتاقی که از مصرف کنندگان خواسته شده بود به سؤالات پاسخ دهند ارائه نمی کند. که ارائه دهندگان مسکن به طور قانونی نمی توانند درخواست کنند. دادگاه نوشت، سؤالات، سایت را به «توسعهدهنده، حداقل تا حدی» محتوای مربوطه تبدیل میکند.
از سوی دیگر، در مورد گوگل، مدار نهم معتقد بود که الگوریتم انتخاب صرفاً ابزاری است برای کمک به کاربران برای یافتن محتوای مورد نظر بر اساس آنچه که خود کاربران مشاهده کرده یا جستجو کرده اند. استفاده از این الگوریتم باعث نشد که گوگل سازنده یا توسعهدهنده ویدیوهای استخدام داعش در مرکز پرونده باشد، زیرا این شرکت به طور مادی در «غیرقانونی» این ویدیوها نقش نداشته است. مخالفت قاضی رونالد گولد معتقد بود که شاکیان باید به دلیل ادعاهای خود مبنی بر اینکه گوگل میدانست که داعش و حامیانش ویدیوهای تبلیغاتی را در پلتفرمهای خود درج میکنند، باید اجازه محاکمه داشته باشند و باید مسئولیت قانونی خود را به اشتراک بگذارد زیرا YouTube از طریق الگوریتمهای انتخابی خود، “تقویت و این ارتباطات را گسترش داد.”
در طول بحث های شفاهی در پرونده گوگل، قاضی Ketanji Brown Jackson از خود پرسید که آیا ISP ها در حال تغییر بخش 230 هستند یا خیر. او گفت که این ماده نوشته شده بود تا به شرکت ها اجازه دهد برخی از مطالب توهین آمیز را مسدود کنند. او پرسید که چگونه استفاده از این بخش به عنوان سپر برای ترویج مطالب توهینآمیز «از لحاظ مفهومی با هدف کنگره سازگار است؟»
پاسخ به این بستگی دارد که آیا استفاده از یک الگوریتم برای تصمیمگیری اینکه چه محتوایی را توصیه کنیم، مانند گفتن به کاربر «این یک چیز عالی است که ما کاملاً از آن حمایت میکنیم!» در اینجا، نظر خود من این است که Big Tech استدلال بهتری دارد. اما قضیه بسیار نزدیک است. و من مطمئناً فکر نمی کنم حکم دادگاه علیه ISP ها باعث سقوط آسمان شود.
گوگل در خلاصه خود هشدار داد که اگر تفسیر شاکیان از بخش 230 غالب شود، این شرکت هیچ ابزاری برای مرتبسازی و دستهبندی ویدیوهای شخص ثالث نخواهد داشت، چه رسد به اینکه تصمیم بگیرد، در صورت وجود، کدام یک را به کاربر توصیه کند. و این شرکت فراتر از این میرود: «اگر کاربران مجبور شوند محتوا را خودشان مرتب کنند، تقریباً هیچ وبسایت مدرنی کار نمیکند».
نکات خوب! اما اگر زیرمجموعه یوتیوب، همراه با سایر ISPها، در سالهای اخیر زمان زیادی را صرف اصلاح الگوریتم ها برای پاسخگویی به مخالفت های دولت نسبت به محتوای توصیه شده توسط کاربران نمی کرد، به خوبی آنها نبود. یعنی اگر ISP ها ببازند، فکر می کنم ببازند.
من گمان میکنم آنچه که ISPها را نگران میکند پیچیدگی بالقوه رعایت مصونیت کمتر و بیشتر سیل دعاوی است که بسیاری از آنها بیاساس و مطمئناً دنبال میشوند. این یک نگرانی واقعی است – و برخلاف تفسیر صحیح یک قانون، دقیقاً همان مشکلی است که ما ممکن است بخواهیم کنگره به آن بپردازد.