4 دلیل ساده که چرا من هرگز ویندوز را برای همیشه رها نمی کنم
خانواده من در باغ دنج سیب ریشه دوانده است، اما زمانی که هیچ کس به آن نگاه نمی کند، مدام به رایانه ویندوزی خود بازمی گردم. هیچ راهی برای خروج از ویندوز وجود ندارد.
اشتباه نکنید: MacOS نرم افزار نازکی است. یکنواخت است و به راحتی قابل پیمایش است. انیمیشن ها درجه یک هستند. MacOS هنوز یک دستیار داخلی دارد (کورتانا هرگز شما را فراموش نخواهم کرد). اما هیچ کدام از اینها کافی نیست که من را متوقف کند که هر روز به ویندوز برگردم.
سازگاری بین پلتفرم
اکوسیستم اپل شگفت انگیز است. من دوست دارم به راحتی همه چیز را در دستگاه های اپل به اشتراک بگذارم. همسر من در اپل همه کاره است (و این تنها دلیلی است که من اپل-همه چیز را دارم). بچه های من آیپد مشترک دارند. ما یک تلویزیون اپل و یک هوم پاد مینی داریم. همه ما عکسها و یادآوریها، فهرستهای پخش موسیقی و برنامههای تلویزیونی را بدون اینکه به آن فکر کنیم، همگامسازی میکنیم.
اما من به عنوان یک تکنولوژیست با اندروید هم سر و کار دارم. من یک Xbox و حتی یک هدست واقعیت مجازی Oculus Quest 2 دارم. من چند دستگاه الکسا به همراه چند کانکتور هوشمند غیر هوم کیت در اطراف خانه پراکنده دارم. اپل حاضر نیست با این چیزها خوب بازی کند. از طرفی مایکروسافت دوست همه است.
من همچنین از Outlook و OneDrive و OneNote و ToDo در آیفون خود استفاده می کنم. آنها با حساب iCloud من همگام می شوند تا من همچنان بتوانم چیزهایی را با همسرم به اشتراک بگذارم. الکسا حتی می تواند ایکس باکس من را روشن کند.
اپل معمولا یک خیابان یک طرفه است و وب سایت iCloud.com تا جایی که می تواند خالی است. هیچ راه دیگری برای استفاده از یادآورها یا یادداشت ها در رایانه من وجود ندارد. حقیقت این است که اگر فردا دستگاه های اپل خود را گم کنم، هنوز یک اکوسیستم یکپارچه کامل از دستگاه های سازگار با مایکروسافت خواهم داشت.
بازی ها
بازی ها پاشنه آشیل مک هستند. مهم نیست که سیستم عامل چقدر مفید باشد، برای گیمرها مرده است. MacOS Ventura آتی وعده می دهد که توسعه دهندگان بازی را به مک بیاورد، اما من نفسم را حبس نمی کنم. مدیر عامل اپل، تیم کوک، Metal 3 را معرفی کرد، چارچوب جدید اپل که به توسعه دهندگان بازی اجازه می دهد تا از فرآیندهای موجود در تراشه M2 نهایت استفاده را ببرند. کوک همچنین MetalFX Upscaling را اعلام کرد که صحنههای گرافیکی پیچیده را با قدرت پردازش گرافیکی کمتری ارائه میکند.
اما حتی اگر M2 برای بازی مناسب تر باشد، توسعه دهندگان بازی و گیمرها فقط روی رایانه شخصی تمرکز می کنند. جذب استودیوهای بزرگ بازی برای ساخت مک نیاز به زمان دارد. با توجه به آنچه که من می توانم بگویم، هنوز احساس می شود که ما سال ها از رسیدن مک به همان اکوسیستم بازی که مایکروسافت ساخته بود فاصله داریم.
بازی های ابری یکی از زمینه هایی است که من به شدت به آن توجه می کنم. من عاشق این هستم که بتوانم بسیاری از عناوین Game Pass مورد علاقه خود را در مک خود بازی کنم، اگرچه باید اعتراف کنم که از مرورگر Edge استفاده می کنم نه Safari. من همچنین از طریق GeForce Now به اکثر کتابخانه Steam خود دسترسی دارم.
اما هر بازی که دوست دارم در فضای ابری موجود نیست. عصر امپراتوری IV و پادشاهان صلیبی سوم آنها در هیچ کجا یافت نمی شوند. و بازی های PC VR را فراموش کنید. من اغلب از Quest 2 خود با Steam VR استفاده می کنم و کارت RTX اختصاصی من فقط از عهده آن بر می آید. این چیزی نیست که در حال حاضر بتوانید در مک انجام دهید.
مدیریت پنجره
اگر بنا به معجزه ای، توسعه دهندگان بازی ناگهان به MacOS هجوم آوردند، من هنوز در ویندوز گیر کرده بودم و دلیل آن این است که از اجرای ویندوز روی مک متنفرم. وقتی روی دکمه X کلیک می کنم، انتظار دارم پنجره بسته شود. اگر میخواستم پنجره را کوچک کنم، روی دکمه کوچک کردن کلیک میکردم.
چندوظیفه ای مک تا به امروز یک تجربه خسته کننده باقی مانده است. من می توانم در مجموع دو پنجره در کنار هم باز کنم. اگر بیشتر بخواهم باید برای تمدید شخص ثالث هزینه کنم.
در همین حال، ویندوز 11 به من این امکان را می دهد که فوراً از بین شش پیکربندی چند پنجره ای انتخاب کنم. بیایید توانایی بستن پنجره ها به گوشه های مختلف صفحه در ویندوز 11 را فراموش نکنیم، یک ترفند بسیار مفید در کار.
ویندوز 11 همچنین دارای Snap Groups است که به سرعت به ابزاری تبدیل شده اند که نمی توانم بدون آن زندگی کنم. Snap Groups به من اجازه می دهد دسته ای از پنجره ها را با هم گروه بندی کنم، مانند زمانی که روی پروژه ای کار می کنم که نیاز به نوشتن، تحقیق و یادداشت برداری دارد. پس از کلیک بر روی برخی از برنامه ها در یک طرح چند پنجره ای، ویندوز 11 آن را به خاطر می آورد. میتوانم کل گروه را کوچک کنم و روی چیز دیگری کار کنم، و بعد از آن که آماده بازگشت به آن شدم، دوباره گروه را باز کنم. هیچ چیز در Mac به شما نزدیک نمی شود – به خصوص نه Stage Manager.
نگاه کنید و احساس کنید
در نهایت، MacOS و Windows 11 هر دو موفق به دستیابی به یک چیز می شوند: یک رابط مفید برای افراد برای انجام کارها. اما من ظاهر و احساس UX ویندوز 11 را خیلی بیشتر دوست دارم.
منوی استارت ویندوز 11 بالغ تر و حرفه ای تر از صفحه راه اندازی مک به نظر می رسد. البته بسیاری از افراد محیط یونیکس را به مک ترجیح می دهند، اما زیبایی در چشم بیننده است. من همچنین پسزمینه شیشهای مات منوهای ویندوز را در مقایسه با اپل ترجیح میدهم. و منوی ویجت ها در ویندوز حاوی اطلاعات بسیار بیشتری نسبت به MacOS است.
درست است که مایکروسافت هنگام طراحی مجدد ویندوز، نکات زیادی را از اپل دریافت کرد. از لبههای گرد گرفته تا ظاهر شیشهای مات منوها، ویندوز 11 حسی از سیستم عامل مک دارد. با این حال، مایکروسافت با این کار بهتر عمل کرده است. البته زیبایی شناسی کاملا ذهنی است. همسر من برای یک مورد مخالف است، اما من فکر می کنم ویندوز 11 بهترین های هر دو دنیا را به شما می دهد.
توصیه های سردبیران