7 بهترین مک در تمام دوران، از iMac G3 تا M1 MacBook Pro
اپل از ابتدا وارد تجارت کامپیوتر بوده است. در طول سالها برخی از کلاسیکهای مطلق وجود داشته است که به اولین محصول این شرکت، Apple I، در سال 1976 بازمیگردد.
با این حال، با خط مکینتاش بود که کامپیوترهای اپل واقعاً پای خود را پیدا کردند. آنها آنقدر موفق هستند که این روزها بهترین مک ها مترادف با کیفیت، دوام و عملکرد هستند. اما حتی با چنین پیشینه ای، می توان چند نقطه عطف کلیدی را در این مسیر انتخاب کرد. این بهترین موفقیتها، فهرستی از بهترین مکهای تاریخ است که به اپل کمک کردند تا به ارتفاعات جدیدی دست یابد.
Macintosh 128K (1984)
تبلیغات Super Bowl برای Macintosh 128K را به خاطر دارید؟ شما یکی را می شناسید. این فیلم که «1984» نام دارد و توسط ریدلی اسکات کارگردانی شده است، یک ورزشکار جوان را نشان می دهد که یک برادر بزرگ روی صفحه نمایش را در هم می زند و انبوهی از بینندگان اسیر را از اسارت و همنوایی رها می کند. این تبلیغ برای Macintosh 128K اپل بود و قرار بود عصر جدیدی از محاسبات را بشارت دهد.
این آرزو بیجا نبود. مانند خود آگهی، مکینتاش 128K یک نقطه عطف بود. نه تنها نام مکینتاش را به وجود آورد، که امروزه هنوز برای رایانه های اپل استفاده می شود، بلکه تصور اینکه یک رایانه می تواند چیست را کاملاً تغییر داد.
Macintosh 128K کوچک و سبک، یک کامپیوتر خانگی واقعی بود، چیزی که می توانست جایی در اتاق نشیمن هر کسی پیدا کند. همچنین در دسترس بود و موانع ورود افرادی را که ممکن بود در گذشته از رایانه دوری میکردند، کاهش داد.
و مجموعهای از ویژگیها را که ما امروزه بدیهی میدانیم، گسترش داد. این اولین کامپیوتری بود که ماوس کامپیوتر را رایج کرد، چیزی که یک دهه قبل رویای آن بود اما هرگز به جریان اصلی راه نیافت. سیستم عامل آن رابط کاربری گرافیکی با کاربرد آسان را با استعاره های ویندوز و دسکتاپ استاندارد کرد که رقبا به دنبال تقلید از آن بودند. و نشان داد که جایگزینی برای IBM وجود دارد که محصولات آن تقریباً در انحصار بازار بود.
iMac G3 (1998)
هنگامی که استیو جابز در سال 1997 به اپل بازگشت، این شرکت به هم ریخته بود. استراتژی محصول ناموفق، سالها سوءمدیریت و فروش ناامیدکننده در کنار هم اپل را به مرز ورشکستگی رساند. اما تنها یک سال بعد، اپل کامپیوتری را عرضه کرد که نه تنها شرکت را نجات داد، بلکه کل صنعت را متحول کرد.
همه چیزهایی که به iMac رفتند با کارهای قبلی متفاوت بودند. آن را با انفجار رنگ آمد، یک انحراف رادیکال از جعبه های بژ که در آن زمان غالب بود. قاب آن شفاف بود، بنابراین میتوانستید داخل آن را ببینید، که به ابهام زدایی از نحوه کار رایانهها کمک کرد. و یک دسته حمل داشت، نه به این دلیل که اپل از شما انتظار داشت که اغلب آن را جابجا کنید، بلکه برای کمک به غلبه بر ترس بسیاری از مردم از رایانه و تشویق آنها به لمس آن.
همه چیز عمدی بود و هدفش این بود که محاسبات را در دسترس، دوستانه و حتی سرگرم کننده کند. اگر استفاده از نرم افزار یک کابوس بود، این هرگز کار نمی کرد، اما اپل در اینجا نیز موفق شد. مانند Macintosh 128K که قبل از آن عرضه شد، استفاده از iMac بسیار آسان بود.
اما این فقط یک اسباب بازی نبود، سریع بود، خیلی بیشتر از آن چیزی که با توجه به رفتار معصومانه او انتظار داشتید. و شاید مهمتر از همه، اتصال افراد به اینترنت را آسان کنید. شاید این اولین کامپیوتر بزرگ عصر اینترنت بود که راه را برای همه چیزهای بعدی هموار کرد و مطمئناً یکی از بزرگترین دستاوردهای جانی آیو بود.
iMac G4 (2002)
اگر iMac G3 به اپل کمک کرد عامل ترس را از رایانهها حذف کند، مدل بعدی آن، iMac G4، این شرکت را به عنوان پادشاه جذابیت معرفی کرد. با کنار گذاشتن رنگهای روشن برای سفید و نقرهای براق، iMac G4 از زبان طراحی که توسط iPod ایجاد شده بود و سالهای آینده توسط اپل استفاده میشد، استفاده کرد.
منشأ آن به لطف یک لحظه الهام است. پس از موفقیت iMac G3، استیو جابز و جانی آیو برای یافتن جانشین با مشکل مواجه شدند. در حین پیاده روی در باغ جابز، مراسم تجلی فرا رسید. لورن پاول جابز، همسر استیو، گلهای آفتابگردان فراوانی کاشته بود. آنها را دیدم و با هیجان شروع به طراحی کردم: با یک مانیتور متصل به یک بازوی متحرک، iMac بعدی آنقدر مایع به نظر می رسید که بتواند به خورشید برسد، درست مانند یک گل آفتابگردان.
برخلاف iMac G3 با نمایشگر CRT، G4 پنلهای LCD مسطح را به سری Mac معرفی کرد که بازتعریف یک کامپیوتر اپل باریک و سبک است. پنل LCD آن یک نقطه فروش کلیدی بود، اما در زمینه ارگونومی نیز عالی بود. بازوی کنسول مانیتور نه تنها زیبا بود، بلکه به راحتی میتوان آن را در موقعیتی راحت برای هر کسی که از آن استفاده میکرد، دستکاری کرد. و با وجود تمام اجزای پنهان در پایگاه، واکنشهای گیجآمیز «کامپیوتر کجاست؟» را از سوی تماشاگران متحیر برانگیخت.
استیو جابز اظهار داشت که iMac G4 “از زیبایی و زیبایی برخوردار است که تا دهه آینده دوام خواهد آورد.” متأسفانه، در واقع فقط دو سال دوام آورد تا اینکه متوقف شد. اما میراث آن به عنوان مدرکی باقی می ماند که اپل می دانست چگونه طراحی خیره کننده را با عملی بودن عالی و نرم افزار برتر ترکیب کند.
نسل اول مک پرو اینتل (2006)
هنگامی که اپل در سال 2019 مک پرو را مجدداً عرضه کرد، به لطف طراحی پنل جلویی به شکل رنده پنیر، فوراً با مک پرو 2006 مقایسه شد. اما جدا از آن ظاهر غیرمعمول، چه چیز دیگری اولین مک پرو را خاص کرد؟ همانطور که معلوم است، تعداد زیادی.
یک سال قبل، استیو جابز قول داده بود که اپل به زودی از پردازنده های PowerPC به تراشه های اینتل تغییر خواهد کرد. این نوید یک افزایش عظیم در بهرهوری را میداد، و هیچ کجا به اندازه مک پرو مشهود نبود. این اولین مکی بود که به 3.0 گیگاهرتز رسید، چیزی که جابز اذعان داشت در معماری قدیمی PowerPC امکان پذیر نبود.
علاوه بر این، اپل با بارگیری هر مک پرو نه یک، بلکه با دو پردازنده Xeon اینتل، این نقطه را به خانه رساند. تراشه ها 64 بیتی بودند و عملکرد هر وات ماشین ها را افزایش دادند. در واقع، اپل ادعا می کند که عملکرد دو برابر Power Mac G5 قبلی را ارائه می دهد.
تمام این قدرت در یک شاسی گنجانده شده بود که در داخل به همان اندازه که در بیرون بود چشمگیر بود. پس از باز شدن، هیچ کابل بهم ریخته و پیچ ناهمواری وجود نداشت. همه چیز به طور منظم در بخشهای مختلف قرار داشت و دستگاهها به سادگی در جای خود قرار گرفتند. این نشان داد که اپل میداند که طراحی فقط به ظاهر چیزی نیست، بلکه نحوه کارکرد آن نیز مهم است – چیزی که استیو جابز از زمان iMac G3 موعظه کرده است.
نسل اول مک بوک پرو (2006)
در حالی که Mac Pro 2006 قدرتمندترین کامپیوتر اپل در انتقال اولیه خود به تراشه های اینتل بود، اولین کامپیوتر نبود. این افتخار به مکبوک پرو از سال 2006 تعلق گرفت. و آن چنان جهشی به جلو بود که واقعاً نام «پرو» را به خود اختصاص داد.
در مقایسه با PowerBook G4 که قبل از آن عرضه شد، MacBook Pro به لطف Intel Core Duo، اولین پردازنده دو هسته ای در مک، تا چهار برابر عملکرد بهتری ارائه می دهد. این کار را در حالی انجام داد که شاسی آلومینیومی نازکتر و سبکتری داشت و صفحه نمایش آن دو سوم روشنتر از PowerBook بود و روندی از صفحه نمایشهای درخشان MacBook Pro را آغاز کرد که تا به امروز ادامه دارد.
همچنین این اولین مکی بود که دارای MagSafe محبوب بود که در سالهای اخیر بازگشت خوبی داشته است. و در بالای صفحه نمایش اولین وب کم iSight داخلی قرار داشت، چیزی که PowerBook G4 کاملاً فاقد آن بود.
حرکت به سمت پردازندههای اینتل منجر به جهش عظیمی در عملکرد مکهای اپل شد و یکی از مکانهایی که این موضوع در اولین مکبوک پرو مشهود بود. آنقدر مهم بود که باعث تغییر نام شد که پس از گذشت این سال ها هنوز با ما همراه است.
نسل اول مک بوک ایر (2008)
همه ما می دانیم که استیو جابز در ارائه اصلی استاد بود، اما هیچ جا به اندازه رونمایی نمادین او از نسل اول مک بوک ایر در سال 2008 مشهود نبود. میز کناری و مک بوک ایر را از پاکت مانیل بیرون آورد، در حالی که با تشویق و ناباوری حضار مواجه شد.
اما این فقط یک فخر فروشی نبود. مک بوک ایر شبیه هیچ چیزی بود که قبلا دیده بودیم. جابز توضیح داد که اپل چندین کار را انجام داد: ساخت لپتاپی باریکتر از رقبا اما قدرتمندتر، نمایشگر بهتر و صفحه کلید بهتر. و پسر، آیا مک بوک ایر به آن دست یافت؟
مکبوک ایر در ضخیمترین نقطه خود، باریکتر از باریکترین نقطه باریکترین لپتاپ جهان قبلی بود – این همان شگفتانگیز بودن شاهکار مهندسی اپل بود. برخلاف دستگاههای رقیب، صفحهنمایش 13 اینچی بزرگتر و صفحهکلید با اندازه کامل عرضه شد. و یک پردازنده پرقدرت داشت که رقبا را از بین برد.
آنقدر بیسابقه بود که در چندین نوبت صدای نفسهای حیرتانگیز مخاطبان جابز را برانگیخت. دستاورد آن این بود که نشان دهد میتوان یک لپتاپ فوق نازک بدون مصالحههایی که سایر شرکتها مجبور به انجام آن شدند، ساخت.
M1 MacBook Pro (2020)
تغییر به سمت پردازنده های اینتل ممکن است در سال 2006 سود زیادی به همراه داشته باشد، اما تقریباً 15 سال بعد، تراشه های اینتل بیشتر به یک مانع تبدیل شده اند تا کمکی به مک های اپل. آنها برای آرزوهای باریک اپل خیلی داغ می دویدند و همچنین به اندازه کافی سریع نمی دویدند. چیزی باید تغییر می کرد.
این یک انتقال کامل به تراشه های خود اپل بود و به طور کامل خط تولید مک را احیا کرد. مکها دیگر شبیه به افرادی که دارای عملکرد پایینتر بودند، نبودند – اگر چیزی نبود، با قدرت و کارآیی سیلیکون اپل کاملاً مقرون به صرفه بودند. M1 MacBook Air یک نمونه عالی از این بود، و با این حال این مک بوک پروهای 14 و 16 اینچی هستند که در لیست اینجا قرار می گیرند.
از این گذشته، هیچ کس شک نداشت که اپل نمی تواند قابلیت های یک لپ تاپ فوق نازک مانند مک بوک ایر را تکرار کند. اما عملکرد یک پردازنده پرقدرت و گرافیک مجزا را عوض کنید؟ اکنون این چالشی بود که بسیاری از ما در مورد آن شک داشتیم.
و با این حال، اپل آن را میخکوب کرد. شاسی بازطراحی شده ویژگیهای دوستداشتنی مانند MagSafe و پورتهای اضافی را به ارمغان میآورد، در حالی که عملکرد M1 Pro و M1 Max کارهایی را انجام میدهند که قبلاً هیچکس در لپتاپهای این کلاس ندیده بود.
با این حال آنچه شگفتانگیزتر بود این بود که مک بوک پرو توانست این کار را انجام دهد و در عین حال عمر باتری را به طور جدی افزایش داد، چیزی که همچنان از رقبای خود پیشی میگیرد. اگر هیچ چیز دیگری نباشد، این مک بوک پروها گواه این بودند که حرکت اپل به سمت سیلیکون اختصاصی در درازمدت نتیجه خواهد داد و از بسیاری جهات، تازه شروع شده است.
توصیه های سردبیران