هوش مصنوعی یک میدان مین مهیج و اخلاقی است: 4 نکته ضروری در مورد خطرات و نگرانی های مربوط به این فناوری
اگر شما هم مثل من هستید، در طول چند ماه گذشته زمان زیادی را صرف تلاش کرده اید تا بفهمید این موضوع هوش مصنوعی چیست.
مدلهای زبانی بزرگ، هوش مصنوعی مولد، سوگیریهای الگوریتمی – برای افراد کمتر باهوش در میان ما بسیار مهم است که سعی کنند سرفصلهای بیشمار هوش مصنوعی را که در حال پخش هستند، بفهمند.
اما درک نحوه عملکرد هوش مصنوعی تنها بخشی از معضل است. به عنوان یک جامعه، ما همچنین با نگرانی در مورد اثرات اجتماعی، روانی و اخلاقی آن مواجه هستیم.
در اینجا، ما مقالاتی را در مورد سؤالات عمیقتری که انقلاب هوش مصنوعی در مورد تعصب و نابرابری، فرآیند یادگیری، تأثیر آن بر محل کار و حتی فرآیند هنری مطرح میکند، برجسته میکنیم.
وظیفه اخلاقی
هنگامی که یک شرکت عجله می کند تا نرم افزار را به بازار عرضه کند، اغلب “بدهی فنی” انباشته می شود: هزینه های رفع اشکالات پس از انتشار برنامه، به جای اینکه از قبل رفع شوند.
نمونه هایی از این در هوش مصنوعی وجود دارد زیرا شرکت ها برای رقابت با یکدیگر رقابت می کنند.
با این حال، نگرانکنندهتر «بدهی اخلاقی» است، زمانی که تیمهای توسعه آسیبهای اجتماعی یا اخلاقی احتمالی را در نظر نگرفتهاند – مثلاً چگونه هوش مصنوعی میتواند جایگزین مشاغل انسانی شود، یا زمانی که الگوریتمها در نهایت تعصبات را تقویت میکنند.
کیسی فیسلر، کارشناس اخلاق فناوری در دانشگاه کلرادو بولدر، می نویسد که او یک “خوشبین فناوری است که مانند یک بدبین فکر می کند و آماده می شود”: کسی که وقت خود را صرف حدس و گمان در مورد آنچه ممکن است اشتباه باشد می گذراند.
فیسلر توضیح داد که این نوع حدس و گمان برای فنآورانی که میخواهند عواقبی را تصور کنند که ممکن است بر آنها تأثیری نداشته باشد، مهارت مفیدی است، اما میتواند به «گروههای به حاشیه راندهشده که در حوزههای فناوری حضور کمتری دارند» آسیب برساند.
در مورد وظیفه اخلاقی، او خاطرنشان کرد که “افرادی که این کار را انجام می دهند به ندرت افرادی هستند که در نهایت هزینه آن را پرداخت می کنند.”
کسی هست؟
نیر آیسیکوویتز، مدیر مرکز اخلاق کاربردی در دانشگاه ماساچوست در بوستون، توضیح داد که توانایی های برنامه های هوش مصنوعی می تواند این تصور را ایجاد کند که آنها باهوش هستند، اما اینطور نیست.
او نوشت: «ChatGPT و فناوریهای مشابه، برنامههای پیچیده تکمیل جمله هستند – نه بیشتر، نه کمتر.
اما فقط به این دلیل که هوش مصنوعی هوشیار نیست به این معنی نیست که بی ضرر است.
ایسیکوویتز توضیح داد: «برای من، سؤال مبرم این نیست که آیا ماشینها باهوش هستند یا خیر، بلکه این است که چرا تصور اینکه آنها باهوش هستند، برای ما بسیار آسان است.
به گفته ایسیکوویتز، که تأثیر هوش مصنوعی را بر نحوه درک افراد از خود مطالعه میکند، این تمایل به انسانسازی «به خطرات واقعی دلبستگی روانشناختی به فناوری اشاره میکند».
با در نظر گرفتن تعداد افرادی که با حیوانات خانگی و ماشین های خود صحبت می کنند، جای تعجب نیست که چت بات ها می توانند برای افرادی که با آنها سروکار دارند، معنی زیادی داشته باشند. با این حال، گامهای بعدی «حفاظهای قوی» برای جلوگیری از سوء استفاده برنامهها از این ارتباط عاطفی است.
قلم روی کاغذ گذاشتن
از همان ابتدا، ChatGPT ترس والدین و معلمان در مورد تقلب را تغذیه کرد. چگونه استادان – یا افسران پذیرش کالج – میتوانند بگویند که یک مقاله توسط یک انسان نوشته شده است یا یک ربات چت؟
به گفته نائومی بارون، زبان شناس دانشگاه آمریکایی که تأثیرات فناوری بر زبان را مطالعه می کند، هوش مصنوعی سؤالات اساسی تری در مورد نوشتن ایجاد می کند.
تهدید بالقوه هوش مصنوعی برای نوشتن فقط صداقت نیست، بلکه توانایی خود فکر کردن است.
بارون به سخنان فلانری اوکانر رمان نویس اشاره کرد که “من می نویسم زیرا تا زمانی که آنچه را که می گویم نخوانم نمی دانم چه فکر می کنم.”
به عبارت دیگر، نوشتن فقط راهی برای قرار دادن افکارتان بر روی کاغذ نیست. این فرآیندی است که به شما در سازماندهی افکارتان در وهله اول کمک می کند.
بارون می نویسد که تولید متن با هوش مصنوعی می تواند ابزار مفیدی باشد، اما “میان همکاری و پرخاشگری فاصله ای لغزنده وجود دارد.”
همانطور که وارد دنیای هوش مصنوعی بیشتر و بیشتر می شویم، مهم است که به یاد داشته باشیم که “نوشتن باید یک سفر باشد، نه فقط یک مقصد.”
ارزش هنر
برنامه های مولد هوش مصنوعی نه تنها متن، بلکه تصاویر پیچیده را نیز ایجاد می کنند – که حتی یک یا دو جایزه را نیز به دست آورده اند. در تئوری، اجازه دادن به هوش مصنوعی برای اجرای کوچک میتواند خلاقیت هنرمندان انسانی را برای تصاویر بزرگ آزاد کند.
ایسیکوویتز و الک استابز، همچنین فیلسوف دانشگاه ماساچوست در بوستون، میگویند نه چندان سریع. شی تمامشدهای که بینندگان از آن استقبال میکنند، تنها بخشی از فرآیندی است که ما آن را «هنر» مینامیم.
هم برای خالق و هم برای آگاه، چیزی که هنر را ارزشمند می کند «کار واقعی ساختن چیزی و کار روی جزئیات آن» است: مبارزه برای تبدیل ایده ها به چیزی که می توانیم ببینیم.