چرا MacBook Pro را به Mac Studio انتخاب کردم
چند هفته پیش تصمیم گرفتم به تمام کامپیوترهای اپل مهاجرت کنم. این یک سفر جذاب و مطمئناً یک خط مستقیم نبود، با چند پیچ و خم غیرمنتظره. شاید بزرگترین معکوس در مورد کامپیوتر اصلی من باشد.
من تمام قصدم این بود که اسب کاری ویندوزم را با قدرتمندترین و در عین حال مقرون به صرفه ترین دسکتاپ اپل، مک استودیو، جایگزین کنم. این کاملا منطقی به نظر می رسید: دسکتاپ باید جایگزین دسکتاپ شود. با این حال، همانطور که مشخص شد، مک بوک پرو 16 اپل بیشتر با نیازهای من مطابقت داشت. دلیل این امر شامل بسیاری از تصمیمات شخصی است که امیدواریم با ترسیم نیازهای محاسباتی خود بتوانید با آنها ارتباط برقرار کنید.
M3 Max باعث تعجب من شد
پس از پایان بررسی مک استودیو و نوشتن مقایسه ای با جدیدترین مک بوک پرو، شروع به حرکت در مسیر جدیدی کردم. من واقعاً مک استودیو را دوست داشتم و از طراحی دقیق، کیفیت ساخت و عملکرد سریع اما بی صدا آن قدردانی کردم. تصمیم گرفته بودم اما وقتی اعداد را مقایسه کردم، متوجه شدم که M3 Max در MacBook Pro 14 تقریباً به همان سرعت M2 Ultra در مک استودیو من است و در برخی از برنامههای کاربردی با پردازنده گرافیکی سریعتر است.
به زبان ساده، M2 Ultra بسیار سریع است. این دو چیپست M2 Max را ترکیب می کند و 24 هسته CPU را با 60 یا 76 هسته گرافیکی ارائه می دهد. برای گذراندن وظایف سخت از پردازش نیروی بی رحم استفاده می کند. با این حال، سری M3 یک معماری جدید شامل یک گره جدید 3 نانومتری و عملکرد سریعتر و کارآمدتر CPU را معرفی می کند. اما داستان واقعی در بهروزرسانیهای GPU است، با فناوریهایی مانند حافظه پنهان پویا، ردیابی پرتوهای سختافزاری و سایهبندی مش که عملکرد گرافیکی بسیار سریعتری را نوید میدهند.
من یک CPU 16 هسته ای / 40 هسته ای GPU M3 Max MacBook Pro 16 را گرفتم و مجموعه معیارهای خود را اجرا کردم. داستان حتی واضحتر شد: M3 Max عملکرد تک هستهای و GPU بهتری را ارائه میدهد و M2 Ultra به لطف هستههای بسیار در برنامههای چند هستهای سریعتر است. هر دو سریعتر از نیاز من هستند امروز.
اپل مک استودیو (M2 Ultra 24/60) |
اپل مک بوک پرو 16 (M3 حداکثر 16/40) |
|
ترمز دستی (ثانیه) |
53 | 55 |
Cinebench R24 Single (بالاتر بهتر است) |
120 | 140 |
Cinebench R24 Multi (بالاتر بهتر است) |
1870 | 1667 |
پردازنده گرافیکی Cinebench R24 (بالاتر بهتر است |
7727 | 13,146 |
Pugetbench Premiere Pro (بالاتر بهتر است) |
978 | 885 |
و باز هم بین این دو گزینه کمی در بن بست مانده ام. انتخاب بین آنها به سادگی مشاهده داده های عملکرد نیست. واقعا باید بایستم و فکر کنم چگونه من از دستگاه های مختلفم برای رسیدن به بهترین راه حل استفاده می کنم.
شناسایی نیازهایم
بعد از نگاهی خوب و سخت به عادات محاسبات من ، من شروع به نقشه برداری از سناریوهای اصلی که خودم به صورت روزانه یا هفتگی پیدا می کنم. من به شما توصیه می کنم همین کار را انجام دهید – ممکن است تعجب کنید. من می دانم که انجام دادم.
اولین سناریو نقش من به عنوان یک بازبین لپ تاپ است. من از هر موتور بررسی برای انجام یک بررسی استفاده می کنم که شامل معیار، تحقیق و نوشتن نسخه مرور است. بسته به لپ تاپ، تست باتری می تواند دو یا سه روز طول بکشد، به این معنی که لپ تاپ بازبینی اغلب در دسترس نیست.
من همچنین کارهای شخصی مختلفی را انجام میدهم که شامل اطلاعاتی میشود که واقعاً نمیخواهم آنها را در لپتاپها بررسی کنم. این شامل مدیریت امور مالی خانواده و انجام وظایف مختلف سازمانی می شود. اینها کارهای سبکی هستند که به انرژی زیادی نیاز ندارند.
“آها!” من زمانی بود که من Magic Keyboard را برای iPad Pro امتحان کردم.
سناریوی سوم شامل چندین پروژه خارج از فناوری نگارش است. من یک رمان دارم که روی آن کار می کنم ، یک ایده کتاب غیر داستانی که در آن دور می شوم ، و در حال آزمایش موضوعات مختلف محاسبات مانند ویرایش ویدیو و ماژول های زبان بزرگ (LLM) هستم. همچنین، من معمولاً این کار را روی لپتاپهای بازبینی انجام نمیدهم، و آزمایشهای اخیر به انرژی بیشتری نیاز دارد.
در نهایت، من کارهای فراغتی دارم، از جمله بازیهای معمولی مانند شطرنج و جدول کلمات متقاطع، و همچنین کارهای تصادفی معمولی مانند جستجوی چیزی در حین تماشای تلویزیون، مرتبسازی ایمیلها، مدیریت یادآورها و غیره.
“آها!” من لحظه ای بود که متوجه شدم از زمانی که صفحه کلید جادویی را برای آیپد پرو 11 خود خریدم، بیشتر و بیشتر از آن استفاده کردم. در واقع، زمانی که من به طور انحصاری با آیپد کار میکنم، روزهای کامل میگذرد. هنگامی که یک صفحه کلید فیزیکی اضافه کردم، iPad ناگهان تبدیل به یک کامپیوتر اصلی، اگر نه کاملاً “واقعی” شد. به نوعی، جایگزین بسیاری از کارهایی شده بود که من در M1 Pro MacBook Pro 14 خود انجام دادم، که در سال 2022 برای محاسبات تلفن همراهم بسیار بیشتر از آنچه حدس می زدم آن را خریدم. همانطور که معلوم شد، این واقعیت به تنهایی یک عامل تعیین کننده مهم است.
مشکل پورت
بعد از اینکه سناریوهای اصلی خود را شناسایی کردم ، آنها را با تجهیزات محاسباتی خود مقایسه کردم و این زمانی بود که واقعاً مشخص شد که راه حل من چیست. من قبلاً تصمیم گرفته بودم که دسکتاپ ویندوزم را در حالت آماده به کار قرار دهم و مک بوک پرو 14 و آی پدم را به من بسپارم.
من اشاره کردم که M2 Ultra Mac Studio و M3 Max MacBook Pro برای نیازهای فعلی من بسیار زیاد است. در تئوری، این بدان معناست که من میتوانم از MacBook Pro 14 بهعنوان «دسکتاپ» ثابت خود استفاده کنم که چندان از دفتر خانهام خارج نمیشود. حداقل در حال حاضر انرژی زیادی را فراهم می کند و در مواردی که iPad من کافی نیست، می توانم مک بوک را خاموش کنم و از آن به عنوان لپ تاپ استفاده کنم.
فقط یک مشکل وجود داشت. M1 Pro (مانند تمام انواع پرو) فقط از دو نمایشگر خارجی پشتیبانی می کند. من سه مانیتور 27 اینچی 4K روی میز خود دارم و وقتی به آنها نیاز دارم، واقعاً دوست دارم آنها را داشته باشم. برای پشتیبانی از هر سه، به Max نیاز دارم که حداکثر چهار نمایشگر خارجی را در مک بوک پرو و پنج نمایشگر خارجی را در مک استودیو یا Ultra که تا هشت صفحه را پشتیبانی می کند، پشتیبانی می کند.
بنابراین، M1 Pro MacBook Pro منتشر شد، که من را به سوال مک استودیو و M3 Max MacBook Pro برمی گرداند. پس از انجام کار تجزیه و تحلیل عادات محاسباتی ، تمایلات و نیازهای محاسبات خودم ، روشن شد که گزینه بهتری برای من خواهد بود.
پاسخ نهایی
استودیو MAC نسبت به MacBook Pro 16 مزایایی دارد. اولین مورد این است که تعمیر از مک بوک جدید در پیکربندی انتخاب شده من ارزان تر است. با این حال، با این واقعیت که من یک MacBook Pro 14 را به اندازه کافی برای جبران تفاوت میفروشم، این امر خدشهدار میشود.
دومی نویز است. مک استودیو بدون توجه به سختی کار تقریباً کاملاً بی صدا باقی می ماند. وقتی مشتعل می شود دروازه بالدر 3 در MacBook Pro 16، یکی از معدود بازیهای AAA که بازی کردهام و طرفدارانش در حال چرخش هستند و صدای بسیار زیادی دارد. این برای تغییر نظر من کافی نیست، اما یک تفاوت محسوس است.
سومی راحتی است. با مک بوک پرو 16، زمانی که به یک کامپیوتر موبایل «واقعی» نیاز دارم، مجبورم چند کابل را قطع کنم. من از یک داک Thunderbolt 3 استفاده می کنم که یک پورت اترنت و اتصالات نمایشی متعدد را فراهم می کند، که کار را ساده تر می کند. اما ترکیب Mac Studio/MacBook Pro 14 کمتر حساس خواهد بود.
M3 Max MacBook Pro همه چیزهایی را که برای یک تجربه کامل دسکتاپ نیاز دارم را ارائه می دهد.
اما صادقانه بگویم، در اجرای واقعی این سناریوها در زندگی واقعی، متوجه شدم که راه اندازی ساده تر از دو ماشین بهتر از سه دستگاه کار می کند. آیپد مرا شگفتزده کرده است که چقدر از استفاده از آن در خارج از دفتر لذت میبرم، و M3 Max MacBook Pro واقعاً همه چیزهایی را که برای یک تجربه کامل دسکتاپ نیاز دارم را ارائه میدهد. ناگفته نماند که استفاده از جدیدترین مک بوک پرو یک سرمایه گذاری بلندمدت هوشمندانه به نظر می رسد، در حالی که وقتی واقعاً به آن نیاز دارم، دستگاه تلفن همراه بهتری به من می دهد.
اما همانطور که می بینید، تصمیم گیری آسان نبود. من می توانم تصور کنم که بسیاری از مردم MacBook Pro را به Mac Studio فقط به این دلیل انتخاب می کنند که می توانند کارهای سخت خود را در حال حرکت انجام دهند. این نیز قانونی است – و من فکر می کنم که در نهایت گزینه های قدرتمندتر دسکتاپ اپل را زیر سوال می برد. آنها جایگاه خود را دارند، اما برای اکثر افراد مک بوک پروها تقریباً به همان اندازه قدرتمند هستند بدون اینکه راحتی حرکت را قربانی کنند. گاهی اوقات برای کشف این نیازها فقط باید نگاهی صادقانه به نیازهای خود داشته باشید.
توصیه های سردبیران