ریسکهای بازاریابی فنی و معمای فانوس سبز.
هفته گذشته در کنفرانس شریک HP Amplify در کنار مدیران عامل AMD، Google، Intel، Nvidia و Qualcomm شرکت کردم. هر یک از این مدیران تلاش های HP را ستودند، اما جنسن هوانگ به این دلیل متمایز شد که او به طور فعال ایستگاه های کاری HP و رایانه های شخصی جدیدی را که HP را تشویق به ایجاد آنها می کرد، معرفی کرد.
یکی از بحث های رایج این بود که چرا Dell با توجه به اینکه راه حل هوش مصنوعی ندارد و از نظر امنیت، شرکا، انعطاف پذیری و هوش مصنوعی به طور قابل توجهی از HP عقب تر است، اینقدر شناخته شده است.
در پایان مراسم، یکی از بازیگران مورد علاقه من، رایان رینولدز، به صورت مجازی به آن پیوست. رینولدز سر صحنه بود، اما همبازی او روی صحنه بود و فیلم فانوس سبز را مطرح کرد، که طبق گزارشها رینولدز از انجام آن پشیمان است. توجه کردم چون «فانوس سبز» را دوست داشتم با وجود اینکه خوب کار نکرد.
من متوجه شدم که مشکل HP با Dell این است که اغلب زمانی اتفاق میافتد که بازاریابی برای یک محصول و خود محصول قطع شود یا افراد اشتباه متقاعد شوند که یک پیشنهاد برای آنهاست.
من در گذشته با ظرافت استدلال کرده ام که این عدم تطابق شکل و عملکرد است. بر اساس آنچه در Amplify ارائه شد، میخواهم این موضوع را «معمای فانوس سبز رینولدز» بنامم. از آنجایی که این یک موضوع گسترده است، این هفته آن را روشن خواهم کرد.
ما محصول هفته خود را به پایان خواهیم رساند، یک لپ تاپ بازی جدید از HP که بادوام ترین، پیچیده ترین و جذاب ترین لپ تاپ بازی موجود در بازار است: نوت بوک 14 اینچی HP Omen Transcend.
ویژگی IBM، Dell و Form Over
زمانی که در IBM بودم و بعد از اینکه حسابرسی داخلی را ترک کردم، در زمینه بازاریابی بودم و نگران بودم که فعالانه به دولتها میگفتیم که محصولات رقیب را نخرند زیرا چیز بهتری در راه است. این به طور معمول مشکلی ایجاد نمیکند، اما ما تمام این تلاشها را از بین برده بودیم و واقعاً چیزی به دست نیامد، چه رسد به “چیزی بهتر”.
من با رئیس بخش بازاریابی ملاقات کردم و به این نکته اشاره کردم که فکر می کنم این بسیار غیراخلاقی است و احتمالاً ناسالم است، زیرا نه تنها دولت ها وقتی به آنها دروغ می گویید حس شوخ طبعی ندارند، بلکه اگر متوجه شوند می توانند زندگی شما را به جهنم تبدیل کنند – و این پوشاندن یک محصول وعده داده شده که تولید آن متوقف شده است بسیار سخت است. آیبیام یکی از با اخلاقترین شرکتهای دنیاست و او پاسخ داد: «تو نمیفهمی، راب. این بازاریابی است!»
خب، من بخش زیادی از تحصیلات دانشگاهی خود را در زمینه بازاریابی گذرانده ام و مدرک آن را دارم، و به طور قاطع می توانم بگویم که این درست نیست. مدت کوتاهی پس از آن من استعفا دادم و آن مدیر ارشد اجرایی (با کمی کمک من) اخراج شد. اما من با این واقعیت ماندهام که بسیاری از مردم، بهویژه مهندسان، بازاریابی را با دروغگویی یکسان میدانند و این معمولاً ابتدا برای مشتریان و اندکی بعد برای شرکت پایان بدی دارد.
اگر بتوانید قبل از اینکه مردم متوجه شوند که شما حقیقت را نمی گویید، راه حل ارائه دهید، می توانید از این موضوع دور شوید. این رویکرد در برخی موارد پرمخاطب موفق بوده است، اما برای الیزابت هولمز و ترانوس شکست خورده است، و نشان میدهد که «تا زمانی که آن را بسازید، آن را جعل کنید» اگر نتوانید آن را انجام دهید، دارای معایب بسیار جدی است.
زمانی که یک مدیر عامل این کار را انجام می دهد بد است، اما اگر یک مدیر اجرایی در شرکت این کار را انجام دهد به طور بالقوه بدتر است، زیرا در این صورت مدیر عامل دروغ را باور می کند و می تواند در قبال آن پاسخگو باشد.
AMD/HP و Function Over Form
حتی یک مشکل رایج تر در صنعت ما وجود دارد: برخی از شرکت ها آنقدر از اولین مشکل می ترسند که تمرکز خود را تغییر می دهند. حتی با وجود اینکه مزیت رقابتی بزرگی دارند، نمیخواهند آن را به طور تهاجمی به بازار عرضه کنند، زیرا نگران هستند که ممکن است آن را بیش از حد بفروشند.
این شرکتها از نظر مالی ضعیف عمل میکنند، زیرا این بازار «بساز و خواهند آمد» نیست. اگر امتیاز خود را تبلیغ نکنید، اعتباری برای آن دریافت نخواهید کرد. سال ها پیش، AMD به دلیل تبلیغ بیش از حد یک محصول با عملکرد ضعیف سوخت و تقریباً از کار افتاد، بنابراین اکنون به طور قابل درک خجالتی است.
با این حال، وقتی صحبت از رقابت با اینتل در بخش ایستگاه های کاری به میان می آید، طبق گفته HP – که خریدهای زیادی از AMD و Intel انجام می دهد – AMD با قیمت یکسان عمر باتری و عملکرد بهتری را ارائه می دهد.
ما این بازی را زمانی دیدیم که لنوو پردازنده مصرفی تاثیرگذار Threadripper AMD را گرفت، آن را در یک ایستگاه کاری قرار داد و صدر بازار ایستگاه های کاری را از دل گرفت. مهندسان ایستگاه های کاری را می خرند و سعی می کنند کارهای لازم را انجام دهند و از خوب بودن قطعه شگفت زده می شوند.
تصویر AMD این است که جایگزین ارزانتر و با کارایی پایینتری برای اینتل است. اما این قطعه نه ارزانتر است و نه بازده کمتر. HP ایستگاه کاری Threadripper متمرکز بر هوش مصنوعی خود را که بر روی گرافیک های Nvidia اجرا می شود، در کنفرانس Amplify خود راه اندازی کرد و مدیر عامل Nvidia در حال فروش آن بود. (نکته: هرگز، هرگز از جنسن هوانگ صحبت نکنید. مرد روی صحنه شگفت انگیز است.)
ویندوز 95، جنسن هوانگ و هوش مصنوعی
یکی از چیزهای جالبی که هوانگ گفت این بود که رایانه شخصی و ایستگاه کاری HP متمرکز بر هوش مصنوعی و تلاشهای بازاریابی آن در اطراف آن، یک لحظه ویندوز 95 بود زیرا محاسبات شخصی را برای همیشه تغییر میداد – و من با یک تفاوت بزرگ موافقم.
ویندوز 95 بودجه اولیه 400 میلیون دلاری برای راه اندازی داشت که باعث شد مردم برای خرید محصول در سراسر بلوک صف بکشند. اگرچه مایکروسافت بعداً این بودجه را کاهش داد زیرا این شرکت نتوانست آن نوع تقاضا را حفظ کند، اما همچنان آنچه را که ممکن است اگر تلاشهای بازاریابی با محصول هماهنگ شود، برجسته میکند.
هر مدیر اجرایی برجسته فناوری که بیش از آن در صحنه حضور داشت، اظهار داشت که این تلاش هوش مصنوعی یک تغییر بزرگ بازی است، به طور بالقوه بسیار بزرگتر از ویندوز 95 در آن زمان، با توجه به وضعیت فناوری. با این حال، همان تقاضا ایجاد نمی شود.
به طور معمول با هر فناوری مدرن ما استدلال می کنیم که شما چیزی در حدود 10٪ افزایش در عملکرد خواهید داشت. وارتون مطالعهای با آخرین نسل هوش مصنوعی انجام داد که نشان میدهد بیش از ۸۰ درصد است، به این معنی که شرکتهایی که هوش مصنوعی را به طور مؤثر پیادهسازی میکنند، سریعتر از رقبای خود پیشی میگیرند، مگر اینکه هوش مصنوعی را نیز اتخاذ کنند.
اینها به معنای واقعی کلمه محصولات شرکت زندگی یا مرگ هستند، اما مردم آنها را به عنوان یک چرخه محصول سالانه معمولی می بینند، حتی اگر چیزی غیر از آنها باشد.
مشکل منحصر به فرد HP حل می کند
مشکل همه ارائههای هوش مصنوعی این است که افراد کمی هوش مصنوعی را درک میکنند، از جمله فروشندگانی که آن را میسازند و بهویژه کسانی که آن را میفروشند. مدیران اجرایی انویدیا و گوگل روی صحنه به این موضوع اشاره کردند.
هوانگ در مورد HP بسیار هیجان زده است زیرا HP به این هشدار توجه کرده است. طرح آن با آموزش داخلی آغاز شد، بنابراین HP در حال تبدیل شدن به یک متخصص در هوش مصنوعی است و قبلاً آن را به طور گسترده در سراسر شرکت اجرا کرده یا در حال پیاده سازی است. HP همچنین برای اطمینان از اینکه کانال خود (به طور منحصر به فرد 85٪ غیر مستقیم است) و اینکه مشتریان به خوبی آموزش دیده اند، گواهینامه و برنامه های آموزشی را ایجاد می کند.
بنابراین سخت افزار، خدمات، نرم افزار، آموزش و گواهینامه ها وجود دارد. این پوشش تضمین میکند که مشتریان HP مانند بسیاری از مشتریانی که هوش مصنوعی را پیادهسازی نمیکنند، نخواهند بود زیرا یک یا چند مورد از این عناصر وجود ندارد.
نتیجه گیری: معمای فانوس سبز رایان رینولدز
با فرض اینکه تعداد کمی از شما “فانوس سبز” را دیده باشید، من از “Dune” به عنوان مثال در اینجا استفاده می کنم.
Dune موفقیت بزرگی است، اما فیلم قدیمی Dune که موفق نبود بهتر بود. تفاوت در نحوه ساخت فیلم ها نبود، بلکه عدم ارتباط بین بازاریابی و محتوا بود.
برای اینکه بازاریابی کار کند، باید از همان ابتدا درگیر باشد و در محتوا حرفی برای گفتن داشته باشد. اگر بازاریابی به درستی انجام شود و کارکنان به درستی انجام شود (افراد زیادی با عناوین بازاریابی هستند که بازاریابی را نمی دانند)، کمپین بر اساس دانش مخاطب ساخته می شود.
همین اطلاعات باید به تولید فیلم کمک کند تا این دو به صورت ارگانیک شکل بگیرند. مخاطب، یا در مورد هوش مصنوعی، خریدار، در مورد محصول هیجانزده است و محصول با هیاهوها مطابقت میکند، به این ترتیب شما یک موفقیت واقعی دریافت میکنید.
اگر من انتخاب خود را داشتم، تیم بازاریابی به محصول متعهد میشد و از گهواره تا راهاندازی از نظر اخلاقی بررسی میشد تا اطمینان حاصل شود که تلاشهای تبلیغاتی با پتانسیل محصول مطابقت دارد و محصول با تقاضایی که بازاریابی ایجاد میکند مطابقت دارد.
معمای این است که افراد بازاریابی اغلب به عنوان وزن مرده در طول تولید محصول دیده می شوند، حتی اگر آنها، نه مهندسان، موفقیت محصول را تضمین کنند.
من اغلب فکر میکنم کاری که برای رفع این مشکل باید انجام دهید این است که ابتدا کمپین بازاریابی بسازید، آن را آزمایش کنید و سپس محصولی را بسازید که با کمپین مطابقت داشته باشد به جای آنچه معمولاً انجام میشود، یعنی محصول را در خلاء بسازید و سپس آن را به سمت بازاریابی پرتاب کنید تا آن را تبلیغ کنید.
از قضا این کار را می توان با آخرین فیلم ددپول (من طرفدار بزرگی هستم) انجام داد. من مشتاقانه منتظر این هستم که ببینم این چگونه اجرا می شود و امیدوارم در آینده کراس اوور هال جردن “ددپول” با رایان رینولدز که هر دو نقش را بازی کند. هوش مصنوعی می تواند این اتفاق را بسازد.
لپ تاپ 14 اینچی HP Omen Transcend
کامپیوتر کامل چیست؟ برای همه باید متفاوت باشد. برای من، این HP Elite Folio مبتنی بر Qualcomm است که از آن استفاده میکنم. برای دیگران، ممکن است چیزی شبیه لپتاپ HP Omen Transcend 14-fb0097nr باشد که عملکرد قابل توجهی را با داستان پایداری عظیم (بیشتر محصول از مواد بازیافتی با کیفیت بالا ساخته شده است) و صفحهکلید HyperX ترکیب میکند. صفحه کلید واقعاً توجه من را به خود جلب کرد زیرا هنگام بازی دستانم اغلب از روی کلیدهای ناوبری می لغزند و منجر به مرگ قابل اجتناب می شود.
این نوت بوک دارای آخرین پردازنده Core 9 Ultra با NPU تقویت شده، کارت گرافیک شگفت انگیز Nvidia GeForce RTX 4070 و قیمت مناسب (برای یک لپ تاپ بازی) 2250 دلار است.
HP Omen Transcend به صورت شخصی زیباست. این محصول از آلومینیوم Shadow Black ساخته شده است و وزن آن 3.6 پوند است که برای لپتاپهای بازی بسیار سبک است.
لپ تاپ Omen Transcend 14-fb0097nr (تصویر: HP)
زمانی که به گرافیک RTX نیازی نباشد، به سیستم گرافیکی Intel ARC تغییر مکان می دهد و تا 13 ساعت پخش ویدئو برای فیلم ها و کارهای سبک ارائه می دهد که برای لپ تاپ های بازی قابل توجه است.
این محصول پایهای برای محتوای آینده هوش مصنوعی، از جمله NPCهای کنترلشده با هوش مصنوعی، که من شخصاً مشتاقانه منتظر آن هستم، فراهم میکند. همچنین به شما یک پلتفرم عالی برای بازی کردن، یادگیری هوش مصنوعی در حالی که پیشنهادهای هوش مصنوعی دسکتاپ وارد بازار میشود، و دوستانتان را تحت تأثیر قرار میدهد، زیرا قبل از هر کسی که بشناسید، از هوش مصنوعی پشتیبانی خواهید کرد.
البته، در ابتدا بسیاری از مواردی که این زیرسیستم هوش مصنوعی استفاده خواهد کرد در مراحل اولیه توسعه است، اما این محصول یکی از اولین محصولاتی است که کاملاً آماده هوش مصنوعی است. بنابراین لپ تاپ 14 اینچی HP Omen Transcend محصول هفته من است.