BMI دیجیتال فیتنس چیست و چرا به آن نیاز دارید؟

در دنیای کسب و کار پس از کووید، تحول دیجیتال به یک واقعیت رایج تبدیل شده است که ناشی از ضرورت است. با این حال، کسب‌وکارها باید از خود بپرسند که آیا به اندازه کافی برای پایدار کردن پروژه‌های تحول دیجیتال خود انجام داده‌اند.

بر اساس راهنمای هزینه‌های تبدیل دیجیتال جهانی (IDC) انتظار می‌رود هزینه‌های تحول دیجیتال جهانی در سال 2026 به 3.4 تریلیون دلار با CAGR پنج ساله 16.3٪ برسد. بر اساس گزارش MeitY، انتظار می‌رود اقتصاد دیجیتال هند به‌تنهایی در سال 2025 از مرز 1 تریلیون دلار عبور کند.

علی‌رغم این پیش‌بینی‌ها، بیش از 80 درصد از این تحولات با شکست مواجه می‌شوند و بقیه همیشه قادر به ارائه ارزش مداوم فراتر از سود فوری نیستند. 88 درصد از 500 شرکت فورچون که در سال 1955 وجود داشتند، به دلیل شکست در نوآوری به کتاب های تاریخ سپرده شده اند.

به عنوان مثال، کداک که زمانی بزرگ‌ترین شرکت فیلمسازی در جهان بود، در جریان انقلاب دیجیتال به دلیل ترس از برچیدن قوی‌ترین خطوط تولید خود، شکست خورد. این نوسان دیجیتال اکنون به چیزی تبدیل شده است که این برند به آن معروف است و مطمئناً به نوبه خود بر شهرت آن تأثیر می گذارد.

با در نظر گرفتن این مثال‌ها، واضح است که شرکت‌ها باید سخت تلاش کنند تا از منحنی دیجیتال جلوتر بمانند. اما چگونه شرکت ها می توانند بدانند که آیا رقابتی هستند، برای مصرف کننده در حال تغییر جذاب هستند و کاملا برای بازار دیجیتال آماده هستند؟

Sanjeeb Sahu، معاون اجرایی و مدیر ارشد دیجیتال Ingram Micro، می‌گوید که “Digital Fit” – معیاری برای سنجش میزان تناسب یک شرکت در محیط کسب و کار دیجیتال امروزی – یک راه حل است.

اما چرا یک کسب و کار به تناسب اندام دیجیتال نیاز دارد؟

وقتی در عصر دیجیتال متولد می شوید، همیشه باید تناسب دیجیتالی خود را به طور مداوم ارزیابی کنید و سپس برنامه ای ایجاد کنید که برای شما کار کند. برای مثال، اگر سیستم‌های قدیمی واقعاً قدیمی دارید و می‌خواهید از یادگیری ماشینی برای ایجاد نتایج ارزشمند استفاده کنید، کار نمی‌کند. این به این دلیل است که ابتدا باید روی ساده کردن سیستم های قدیمی خود و هماهنگ کردن همه داده های خود تمرکز کنید. این لوله کشی است.

بنابراین چه زمانی می‌توانیم یک شرکت را از نظر دیجیتالی مناسب صدا کنیم؟

ما می دانیم که تناسب اندام یک تغییر سبک زندگی است. شما می توانید برای چند ماه از یک رژیم غذایی پیروی کنید، اما ممکن است وزن خود را افزایش دهید زیرا این یک روند مداوم است. سپس BMI خود را اندازه گیری می کنید، بر اساس آن کسی به شما می گوید که 30 دقیقه تمرینات هوازی اضافی انجام دهید یا کربوهیدرات را کاهش دهید. ما از یک رژیم تناسب اندام برای طول عمر پیروی می کنیم، می خواهیم زندگی طولانی و سالم داشته باشیم و با افزایش سن به طور فعال خطر ابتلا به بیماری را کاهش دهیم. همین امر در مورد تجارت نیز صدق می کند.

او پیش بینی می کند که همین اصل را می توان در مورد سازمان های تجاری و قابلیت های دیجیتال آنها اعمال کرد.

از سال 2000، بیش از 50 درصد از Fortune 500 مختل شده است. یا خود شرکت های موجود متحول شده اند یا استارت آپ های جدید سهم بازار آنها را در اختیار گرفته اند. دنیای فناوری دائماً در حال تغییر است و رقابت می تواند از هرجایی سرچشمه بگیرد. این امر ارزیابی BMI دیجیتال خود و درک اینکه آیا سازمان واقعاً از نظر دیجیتالی مناسب است یا خیر، حیاتی است.

امروزه بسیاری از شرکت‌ها با شکاف‌های عملکردی و فرصت‌های از دست رفته مواجه هستند که می‌تواند حیات کل سازمان را تهدید کند.

او می‌افزاید: «تقریباً همه شرکت‌های امروزی در حال گذراندن یک تحول دیجیتال هستند، اما آنها ابتدا باید درک کنند و درک کنند که تناسب دیجیتال تغییری در طرز تفکر در شرکت است.

او می‌گوید: «این یکی از دلایلی است که برخی از شرکت‌ها از فهرست 500 فورچون خارج می‌شوند و چرا هر شرکتی نگران استارت‌آپ مخرب بعدی با سرعت دیجیتال و چابکی برای استفاده از فرصت‌های بازار آینده است.

BMI دیجیتال: تغییر در تفکر

“شما باید سریع برنامه ریزی کنید. باید زیرک باشی ساهو توصیه می کند که شاخص توده بدنی دیجیتال به این معنی است که شما باید بدانید در کجای بازار قرار دارید.

برای اندازه گیری آن، شرکت ها می توانند چند سوال از خود بپرسند.

«آیا کدهای قدیمی و سیستم های قدیمی شما چابک هستند؟ آیا شما مشتری مدار هستید؟ آیا می توانید همیشه یک تجربه مشتری چند کاناله ایجاد کنید؟ آیا آماده نوآوری، فعالیت، ادغام همزمان هستید؟ سرعت و زمان شما برای بازاریابی چقدر است؟ آیا هفته است، ماه است یا سال است؟ و آیا مایل به ایجاد چندین مدل کسب درآمد هستید؟ همه این‌ها باعث می‌شود میزان تناسب دیجیتالی خود را بسنجید.» او توضیح می‌دهد.

رهبر مناسب دیجیتال کیست؟

او تحول دیجیتال را روح می نامد زیرا نمی توان آن را در کلاس درس آموزش داد.

عامل شماره یک شکست پروژه های تحول دیجیتال به خاطر روحیه و طرز فکر است. مردم روی کاری که سال ها انجام داده اند تمرکز می کنند و در مقابل تغییر مقاومت می کنند. این کار نمی کند،” او می گوید.

ناتوانی دیجیتال

تصمیم گیری یک شرکت بی سواد دیجیتالی به زمان زیادی نیاز دارد. واقعا سریع حرکت نمی کند. نمی‌فهمد رقابت کجاست. ساهو پاسخ می دهد که هیچ شرط بندی یا ریسکی برای حرکت رو به جلو انجام نمی شود.

او توصیه می‌کند: «این واقعاً کمبود فرصت را برطرف نمی‌کند، و شرکت‌هایی مانند آن مستعد اختلال هستند، زیرا همیشه باید درک کنید که بازار به کجا می‌رود.

همانطور که همه‌گیری به وضوح به ما آموخته است، تغییر بازار می‌تواند از جهت‌های بی‌سابقه و غیرمنتظره باشد. به عنوان مثال، صنعت هواپیمایی شروع به دریافت رقابت از نرم افزارهای ویدئو کنفرانس کرده است.

“امروزه شما هرگز نمی دانید که رقابت از کجا می آید. شرکت‌هایی که از نظر دیجیتالی بی‌سواد هستند، برای همیشه همین کار را انجام می‌دهند. آنها چندین مدل کسب درآمد ندارند. آنها سریع حرکت نمی کنند. سیستم آنها قدیمی شده و نمی توانند آن را مدیریت کنند. و سپس آنها کندتر و کندتر می شوند، همانطور که یک فرد از نظر جسمی ناسالم خواهد بود.”

او می افزاید: «همانطور که یک فرد از نظر جسمی ناشایست مستعد ابتلا به دیابت یا حمله قلبی می شود، سازمان های دیجیتالی ناشایست نیز مستعد خطر اختلال و سقوط از سلطه بازار می شوند.

شما نمی توانید راضی باشید، زیرا وقتی راضی هستید، کارتان تمام شده است. و این ناتوانی دیجیتالی است.”

تحول دیجیتال نه یک تجربه است و نه یک تجمل. بدون علامت توقف اگر قرار است یک شرکت موفق بماند، این یک ضرورت است. همچنین این فقط یک سطح برای گذراندن و انجام آن نیست، بلکه یک تغییر ذهنیت دائمی است که به شرکت و تیمش کمک می کند تا به طور مداوم به جلو حرکت کنند.