AI-Proofing حرفه شما از دانشگاه شروع می شود
بازار کار هرگز تضمینی ارائه نکرده است. مکانیزاسیون مشاغل زمانی امن در تولید را از بین برد. اکنون، هوش مصنوعی (AI) برای نسل آینده مشاغلی که به نظر ایمن به نظر میرسند، میآید، که از کدنویسی نرمافزاری و کارهای پشتیبان شروع میشود. پس چه کاری می توانیم در مورد آن انجام دهیم؟
علیرغم برخی ترس های هذلولی، دلایلی برای خوش بین بودن در مورد آینده فناوری وجود دارد. این پتانسیل را دارد که کیفیت زندگی بهتر و رفاه گستردهتری را به ارمغان بیاورد – در نهایت. برای پیشرفت در این آینده، کارگران به مهارت های جدید و آموزش های مختلف نیاز دارند. و این به معنای بازنگری در نحوه رویکرد ما به کالج و آنچه میخواهیم آن را فراهم کند، است.
اکثر مدارک دانشگاهی نه تنها با دستمزدهای بالاتر پرداخت می کنند، بلکه به این دلیل است که فارغ التحصیلان کمتر احتمال دارد بیکار شوند یا برای مدت کمتری بیکار شوند. پیشرفت تکنولوژی در اواخر قرن 20 امتیاز بیشتری بر تحصیلات بیشتر گذاشت و باعث شد افراد بیشتری به دانشگاه بروند. سهم جمعیت بالای 25 سال دارای تحصیلات پس از متوسطه بین سال های 1980 تا 2021 دو برابر شده و به بیش از 60 درصد رسیده است. این امر باعث افزایش عرضه فارغ التحصیلان دانشگاهی و همچنین کاهش حق بیمه دستمزد برای مدارک دانشگاهی شد.
رفتن بیشتر افراد به کالج نیز به معنای نتایج بدتر است: ترک تحصیل بیشتر و مدارک تحصیلی بیشتر که نتیجه نمی دهد. این در حالی است که هزینه تحصیل به شدت افزایش یافته است. بنابراین جای تعجب نیست که بسیاری از مردم بپرسند که آیا دانشگاه ارزشش را دارد یا خیر.
در واقع با ظهور فناوری های جدید، ارزش آنها بیش از هر زمان دیگری خواهد بود.
اگر گذشته راهنما باشد، شکوفایی در عصر نوآوری تکنولوژیک مستلزم سازگاری و یافتن راههای مختلف برای افزودن ارزش است. برای مثال، ماشینهایی که میتوانستند پارچه ببافند، بسیاری از کارگران را جابجا کردند، اما صنعتگرانی که کالاهایی با کیفیت استثنایی میساختند، همچنان شغل داشتند. افراد دیگر باید یاد می گرفتند که چگونه یک ماشین را کار کنند. انتقال آسانی نبود. تحولات اجتماعی و آوارگی زیادی وجود داشت. روشی که ما به جمعیت آموزش میدادیم، متناسب با اقتصاد جدید تغییر کرد و چندین دهه طول کشید تا کارگران سازگار شوند. صنعتی شدن دلیل بزرگی است که چرا آموزش عمومی همگانی را پذیرفته ایم.
فناوری امروزی احتمالاً چالش های بیشتری را ایجاد می کند زیرا برخی از مشاغل یقه سفید نیز ناپدید خواهند شد. تاکنون، مدلهای زبان بزرگ مانند ChatGPT در ترکیب اطلاعات موجود برای ارائه استدلال مناسب یا یافتن راهحلی برای مشکلات خوب هستند. فناوری فقط قدرتمندتر می شود، اگرچه توانایی های خلاقانه آن احتمالاً محدود خواهد بود.
روانشناس گرد گیگرنزر استدلال می کند که هوش مصنوعی برای کارهایی که خطرات آن به خوبی تعریف شده و پارامترها پایدار هستند، مانند بازی شطرنج، مناسب تر است. هنگامی که عدم اطمینان بیشتر وجود دارد، در برخورد با مشکلات کمتر خوب است. ما بیشتر با دومی روبرو خواهیم شد، زیرا داده ها و دانش گذشته چیز زیادی در مورد آینده به سرعت در حال تغییر به شما نمی گوید. داده های گذشته حتی می توانند گمراه کننده باشند. گیگرنزر معتقد است که قضاوت انسان حیاتی باقی خواهد ماند و حتی ممکن است ارزش برای افرادی که یاد می گیرند از فناوری جدید به درستی استفاده کنند، افزایش یابد.
مهارت های بین فردی نیز ارزشمند خواهد بود. زمان انسان با لمس بالا نادرترین کالا خواهد بود. مهمتر از همه، رفاه مستلزم یادگیری مداوم و سازگاری سریع است، زیرا ما نمی دانیم فناوری های جدید چگونه تکامل خواهند یافت.
به طور خلاصه، موفقیت نصیب کسانی خواهد شد که خوب فکر کنند و خوب فکر کنند. این بدان معنی است که دانش آموزان باید مهارت های تفکر انتقادی خود را به عنوان بخشی از آموزش خود تقویت کنند.
دریافت این از یک کالج به دو چیز نیاز دارد: انتظارات متفاوت و انتخاب کلاس از سوی دانشجویان، و اینکه دانشگاه ها و کالج ها در رویکرد خود به برنامه های درسی تجدید نظر کنند. حتی قبل از هوش مصنوعی، جامعه برای درک آنچه آموزش پس از متوسطه باید ارائه دهد، تلاش می کرد. دانشگاهها و کالجهای آمریکا در ابتدا موسسات هنری لیبرال بودند که هدفشان تولید رهبران متفکر و جامع بود. برخلاف مدل اروپایی، که در آن دانشجویان در مراحل اولیه تخصص دارند، دانشجویان آمریکایی مجبور بودند با بسیاری از زمینههای مختلف بیشتر آشنا شوند.
این زمانی معقول بود که بخش کوچکی از جمعیت به کالج می رفتند و خیلی گران نبود. اما از آنجایی که افراد بیشتری به دنبال تحصیلات عالی هستند و هزینه ها افزایش می یابد، انتظارات در حال تغییر است. دانش آموزان خواهان آموزش حرفه ای تر و حرفه ای تر بودند و علاقه کمتری به خواندن افلاطون داشتند. در همین حال، کالج ها و دانشگاه ها انجام هر دو وظیفه را به خوبی متوقف کرده اند. بسیاری از دانشجویان برای اعمال مدرک خود در بازار کار تلاش می کنند و آموزش دریافتی آنها سختگیرانه تر شده است. یک مطالعه بهبود کمی در مهارت های تفکر انتقادی در چند سال اول در بین 45 درصد از دانش آموزان نشان داد.
قابل درک است که مردم از مدارک تحصیلی خود خواهان مسیر شغلی روشن تری هستند، اما تلقی کالج به عنوان آموزش حرفه ای، مهارت های دانش آموزان را محدود می کند. اکنون که مهارتهای تفکر انتقادی و خلاق اهمیت بیشتری پیدا میکنند، مدارس آمریکا باید مأموریت اصلی خود را برای ایجاد متفکران جامع بپذیرند و بهبود بخشند.
پرستون کوپر، یکی از همکاران بنیاد تحقیقات فرصتهای برابر که در مورد ارزش مدرک تحقیق کرده است، میگوید راههایی برای کاربردیتر کردن هر رشته دانشگاهی یا ادغام علوم انسانی وجود دارد. به عنوان مثال، مدارک با بازدهی بالا مانند پرستاری ممکن است شامل کلاس های هنرهای آزادتر باشد. رشته های علوم انسانی سنتی مانند تاریخ ممکن است شامل دوره های بازاریابی و ارتباطات باشد. این امر هم مهارتهای سخت و هم ذهنیت وسیعتری را ایجاد میکند و دانشآموزان با قابلیت استخدام و سازگاری بیشتری وارد نیروی کار خواهند شد.
در کوتاهمدت، دانشآموزان باید خود را به چالش بکشند و ابتکار عمل داشته باشند تا تحصیلات دانشگاهی خود را انعطافپذیرتر کنند. آنها باید به دنبال کلاسهایی باشند که باعث میشود دقیقتر فکر کنند، از جمله ریاضی، احتمالات و آمار. سپس بین آنها با علوم انسانی تعادل برقرار کنید، جایی که تاریخ را یاد خواهند گرفت و چگونه خوب بنویسند. (هوش مصنوعی ممکن است در آینده برای ما نوشتن بیشتری انجام دهد، اما دانستن نحوه نوشتن به خوبی به شفاف سازی و سازماندهی افکار شما کمک می کند.) دانش آموزان باید فهرست خواندنی ایجاد کنند که به آنها اجازه می دهد تا در مورد ذهن های بزرگ گذشته تحقیق کنند و نحوه به کارگیری بینش او را در نظر بگیرند. به زمان های فعلی در اینجا چند مورد است که برای شروع توصیه می کنم:
- افلاطون – جمهوری – بهترین کتاب ماهیت تعلیم و تربیت و ارتباط آن با سیاست.
- ماکیاولی – شاهزاده – در مورد چگونگی کنترل ثروت تا آنجا که از نظر انسانی ممکن است!
- بزرگترین سخنرانیهای آبراهام لینکلن – دولتمردی در بالاترین سطح آن.
- هانا آرنت – ریشه های توتالیتاریسم – دیدگاه هایی در مورد چگونگی پاسخ به تلاش های غیرانسانی.
- رودریک فلود و دیر مککلوسکی – تاریخ اقتصادی بریتانیای کبیر – چگونه بازار به وجود آمد و جهان را تغییر داد؟
با آن روبرو شوید، کلاس های سخت تر به معنای کار بسیار بیشتر خواهد بود و ممکن است به معنای نمرات بدتر باشد. اما این بهترین بیمه ای خواهد بود که دانشجویان می توانند در برابر هر تغییری که فناوری به آنها وارد می کند، برسند. در اینجا آمده است که چگونه آنها می توانند از مدرک خود ارزش بیشتری کسب کنند – و در اقتصاد جدید، ارزش بیشتری از همیشه خواهد داشت. هر چه زودتر شروع کنند، بهتر است.
آلیسون شریگر یک ستون نویس اقتصاد برای Bloomberg Opinion است. او که یکی از اعضای ارشد موسسه منهتن است، نویسنده کتاب یک اقتصاددان به یک فاحشه میرود: و مکانهای غیرمنتظره دیگری برای درک ریسک است.