Elden Ring با شایستگی برنده بازی سال در The Game Awards 2022 شد. دلیلش این است
Elden Ring – RPG حماسی فانتزی FromSoftware – اوایل امروز در مراسم The Game Awards 2022 تاج بازی سال را به خود اختصاص داد و از رقابت جدی استودیوی سانتا مونیکا در اکشن ماجراجویی فوقالعاده God of War Ragnarök جلوگیری کرد. عناوین چشم نوازی مانند Horizon Forbidden West، A Plague Tale: Requiem، Stray و Xenoblade Chronicles 3 در نبرد برای کسب افتخارات برتر در بازی امسال بودند، اما واقعاً به انحصاری های پلی استیشن و خوب، Elden Ring رسید. برای خوشحالی من، دومی برنده شد، و شایسته بود. هر دو بازی که هر دو به خودی خود شگفت انگیز هستند، بهترین بازی های ویدئویی مدرن را نشان می دهند. اما تنها یکی از آنها واقعاً ماهیت رسانه را در بر می گیرد.
لحظهای داغ بود که واقعاً احساس میشد خدای جنگ راگناروک – نامزدترین عنوان در The Game Awards 2022 – قرار است جوایز را جارو کند. راگناروک پیش از این که به مسیر اصلی برود، در شش بخش، از جمله بهترین روایت و بهترین اجرا، پیروز شده بود. و همانطور که در مورد همه جوایز وجود دارد، سوگیری اخیر همیشه در کار است. (دلیلی دارد که ما چیزی به نام فصل اسکار داریم.) Ragnarok ماه گذشته منتشر شد، در حالی که Elden Ring در ماه فوریه اکران شد. و با وجود درخشندگی همیشگی، حافظه می تواند شما را فریب دهد. در پایان، FromSoftware دو جایزه بزرگ شب را به خانه برد – بازی سال و بهترین کارگردانی بازی، که یک سال قابل توجه را برای توسعه دهنده ژاپنی به پایان رساند.
الدن رینگ در برابر خدای جنگ راگناروک: رویکرد جهان باز
بین راگناروک و الدن رینگ، این دومی است که بازی را وارد قلمرو جدیدی می کند. ژانر جهان باز در سالهای اخیر بسیار مورد بدگویی قرار گرفته است – الدن رینگ آن را از هم جدا کرد و سپس آن را به شکل خودش بازسازی کرد. این تلههای این ژانر را رد کرد و نشانگرهای هدف، نمادهای نقشه بیپایان، فعالیتهای بیمعنی نقشه و ماموریتهای جانبی را کاملاً حذف کرد و واقعاً جهان باز را منفجر کرد. قبلاً بازیهایی وجود داشتهاند که این کار را انجام دادهاند، به ویژه بازی Nintendo The Legend of Zelda: Breath of the Wild، اما Elden Ring بر اساس آن ساخته شده است. جایی که نفس وحشی پاداش کاوش، اکتشاف است جایزه حلقه الدن
برای مثال نقشه Elden Ring را در نظر بگیرید. در بیشتر بازیهای جهان باز، نقشهها در واقع نمایشی نقشهکشی از سرزمینهایی نیستند که بازیکن در آن سرگردان است. آنها فقط یک چک لیست هستند. تنها چیزی که آنها ارتباط برقرار می کنند این است: «برو اینجا، این کار را انجام بده. حالا به این ترتیب، دوباره این کار را انجام دهید. اما نقشه Elden Ring تشویق می کند، نه، بازیکنان را ملزم به تماشای آن می کند. واقعاً به صخره های شمال محل خود یا آن خرابه های غرب نگاه کنید. هیچ نمادی وجود ندارد که به بازیکن بگوید چه چیزی در آنجا پیدا میکند، اما به نظر میرسد که چیز خوبی خواهد بود.
این در بازی های ویدیویی نادر است. تعداد بسیار کمی از بازی ها به اندازه کافی شجاع هستند که شما را به ماجراجویی شخصی خود دعوت کنند بدون اینکه احساس کنید نیاز دارید راهنمای شما شوید. فقط کافی است به نامزد دیگر بازی سال، Horizon Forbidden West نگاه کنید، یک ماجراجویی در جهان باز که دائماً می ترسد کنترل را به بازیکن واگذار کند. نمادهای نقشه بیشماری آن شما را در هر گشت و گذار نگه میدارند و شگفتی یک بازی خوب را کاهش میدهند. (نباید از آن غافل شد – اما راگناروک، در حالی که جهان کاملاً باز نیست، یک نقشه نیز دارد. با این اوصاف، در تمام مدت بازی خود هرگز واقعاً به آن نیاز نداشتم، و کاملاً زیبایی شناختی به نظر می رسید.)
الدن رینگ در مقابل خدای جنگ راگناروک: داستان سرایی
الدن رینگ و راگناروک نیز در دو طرف طیف داستان سرایی بازی های ویدیویی قرار دارند. راگناروک برنده بهترین روایت در جوایز بازی، واقعاً داستانی متقاعد کننده را روایت می کند که شخصی و درونی است. این فیلم به موضوعات پیچیده پدر شدن و رسیدن به سن می پردازد و با پیشگویی ها و سرنوشت دست و پنجه نرم می کند و پایانی به سبک پرفروش هالیوودی برای حماسه اسکاندیناوی خود ارائه می دهد. داستان خوبی است. اما سنتی هم هست.
راگناروک برخی از بهترین نوشتههای بازیهای ویدیویی را در تمام طول سال به نمایش میگذارد، اما روایت آن چندان بی شباهت به یک فیلم یا رمان نیست. بازیکنان را به سواری می برد، اما هرگز کنترل را به آنها نمی دهد. قدرت واقعی داستان گویی بازی های ویدیویی در اینجاست. عاملیت بازیکن، رسانه را از سایر اشکال هنری متمایز می کند. الدن رینگ در آنجا عالی است. این به شما امکان می دهد داستان خود را بنویسید. البته، یک روایت درون بازی مورد نظر وجود دارد که از طریق توصیفات رمزآلود و افسانه های پراکنده بیان می شود. و ذهنهای کنجکاو همیشه میتوانند برای یافتن آنچه از دست دادهاند به YouTube سر بزنند. اما داستان هایی که در حین پرسه زدن در سرزمین های میانی می سازید، همان هایی هستند که با شما می مانند.
این بدان معنا نیست که داستان سرایی سنتی همیشه در مقایسه کمرنگ است. فقط به بازی های مبتنی بر داستان مانند The Last of Us یا A Plague Tale: Requiem نگاه کنید، دومی نامزد بازی سال شد. این بازیها داستانهای فراموشنشدنی را روایت میکنند، اما بازیهایی که صفحهای خالی برای بازیکنان ایجاد میکنند تا آنها را با هر چیزی که دوست دارند پر کنند، پتانسیل واقعی رسانه را بهعنوان یک هنر کاملا منحصربهفرد نشان میدهند که فیلمها و کتابها نمیتوانند آن را تکرار کنند.
بازی فانتزی مزدور بیابان در Fallout: New Vegas و افسانه سازی اعمال و تصمیماتم در سه گانه Mass Effect از جمله خاطرات بازی مورد علاقه من است. در Elden Ring، میتوانید یک شوالیه شوالیه باشید که به دوشیزگان در سراسر منظره خطرناک آن کمک میکند، یا یک مرتد وفادار که جانوران و زیباییها را تسخیر میکند. یا، اگر واقعاً خوب هستید، میتوانید فقط یک شخص برهنه با یک چماق غولپیکر باشید و به اطراف بچرخید و به سر رئیسهای مرگبار بازی ضربه بزنید. انتخاب باشماست.
الدن رینگ در مقابل خدای جنگ راگناروک: بازی واقعی سال
اگر منصف باشیم، این تا حدودی ماهیت بازی های RPG مانند Elden Ring است. من این واقعیت را که God of War Ragnarök یک RPG نیست رد نمی کنم. همانطور که گفتم یک بازی متفاوت است. این یک تجربه مدیریت شده ارائه می دهد که گیم پلی بصری را با عمق احساسی ترکیب می کند. و در محدوده شن های رزمی چشمگیر خود، به طرز شگفت انگیزی انعطاف پذیر است. اما Elden Ring راهی را که کمتر سفر کردهاید را طی میکند و به بازیکنان اجازه میدهد گنج خود را پیدا کنند. در حالی که راگناروک در لحظات غم انگیز برتری دارد، الدن رینگ تقریباً به عنوان یک مکانیک بازی خویشتن داری می کند و به عنوان یک قهرمان واقعی رسانه می ایستد.