Microsoft 365 Copilot Office را هوشمند می کند
مایکروسافت پنجشنبه گذشته کاری را انجام داد که انتظار داشتیم در سال آینده انجام دهد، و یک هوش مصنوعی مولد به نام Copilot را در مایکروسافت 365 قرار داد. این فناوری به طور بالقوه به همان اندازه که مایکروسافت آفیس در ابتدا بود، یک تغییر دهنده بازی برای بهره وری اداری است.
بیایید این هفته در مورد اثر Copilot صحبت کنیم. سپس محصول هفته خود را به پایان میرسانیم، لپتاپ جدیدی از HP که نتیجه یک همکاری نزدیک غیرمعمول با AMD است و به افرادی مانند من که بخش فناوری اطلاعات ندارند، تجربه پشتیبانی بهتری نسبت به اکثر فروشگاههای فناوری اطلاعات ارائه میدهد.
Microsoft 365 Copilot: منشی دیجیتال شما
زمانی که من در تجارت فناوری شروع کردم، منشی ها امری عادی بودند. حتی برای مدتی یکی را به اشتراک گذاشتم و تجربه فوق العاده ای بود. متأسفانه، من در آستانه دریافت چنین کمکی بودم. داشتن کارمندی که وظیفه اش پشت سر گذاشتن من و تکمیل و تضمین کار من بود، شگفت انگیز بود.
با پیشرفت محصولاتی مانند آفیس، شرکت ها به این نتیجه رسیدند که منشی ها دیگر ضروری نیستند و به مدیران ابزارهایی داده شد که ظاهراً نقش منشی را خودکار می کند. با این حال، آنها این کار را نکردند زیرا این ابزارها هوشمند نبودند.
ابزارهای خودکار ما را بهرهورتر کردهاند، اما آنطور که دستیاران انسانی میتوانند نقصهای ما را برطرف نکردهاند، مانند نوشتن یک نامه خوب، پیگیری مکاتبات، و مخفی نگه داشتن ناتوانی ما در کنترل خلق و خوی (چیزی که رسانههای اجتماعی منفجر شده است. بالا).
این استفاده اولیه از هوش مصنوعی مولد در Copilot، اگرچه بسیار هوشمندتر از Office بدون آن است، اما در ابتدا بر همه کاستیهای ما غلبه نمیکند، اما با گذشت زمان هوشمندتر میشود. من معتقدم که او به گونه ای تکامل خواهد یافت که نقش منشی قدیمی را به طور کامل بپذیرد. اما در ابتدا با تبدیل ایده ها و مفاهیم ما به کارهای تمام شده، بهره وری ما را افزایش می دهد.
این منشی دیجیتال هنوز جوان و ساده لوح است
باید در نظر داشته باشیم که این فناوری که در حال حاضر در نسل چهارم خود قرار دارد، هنوز بسیار جوان و نابالغ است. ما نمیتوانیم مانند یک دستیار انسانی باتجربه به آن تکیه کنیم، به این معنی که بیشتر به کمیت مولد مربوط میشود تا کیفیت. ما باید هم این ابزار را یاد بگیریم و هم از ضعف آن آگاه شویم.
اگرچه بسیار هوشمندتر از آفیس است، اما به اندازه یک دستیار انسانی خوب نیست. نمی تواند زمینه را انتخاب کند، همیشه تاثیر لحن را درک نمی کند و نمی تواند از شما در برابر اشتباه محافظت کند.
این ابزار هنوز همتا به همتا نیست، اگرچه من انتظار دارم که تکامل یابد و تبدیل به یکی شود. به نوعی، مانند یک کودک کوچک است که به پدر و مادرش به عنوان خدا نگاه می کند و هیچ چیزی را که آن والدین می گویند زیر سوال نمی برد. تفاوت های ظریف را درک نمی کند و درک نمی کند که این والدین کامل نیستند.
این ابزار نه تنها کاری را که شما به آن میگویید انجام میدهد، حتی اگر به نفع شما نباشد، بلکه دادههایی را که تغذیه میکند، واقعیت یا تخیلی را نیز میگیرد و به عنوان حقیقت تلقی میکند. در نتیجه، باید نظارت داشته باشید و متوجه شوید که او می تواند کارهایی را با سرعتی انجام دهد که می تواند خطرناک باشد.
هشدار توییتر
یکی از چیزهایی که توییتر را خطرناک می کند این است که می توانید چیزی را ببینید و بدون اینکه به عواقب واکنش خود فکر کنید به آن واکنش نشان دهید. شما یک پست خنده دار را می بینید و بدون اینکه متوجه شوید پست جنسیتی یا نژادپرستانه است آن را بازنشر می دهید و شغل شما ناگهان به پایان می رسد.
عصبانی میشوید و احساسات خود را درباره کاری که مدیر عاملتان انجام داده منتشر میکنید، یک پست را اشتباه میخوانید یا فقط یک پست را اشتباه میگویید و کار شما دوباره تمام میشود. سرعتی که می توانید در توییتر مطرح کنید، آن را به یکی از بزرگترین خطرات برای آینده شما تبدیل می کند.
Copilot در اصل یک ابزار سرعت است. اگر ناراحت هستید، او یک ایمیل پایان شغلی مینویسد، بنابراین برای ارسال نکردن آن باید از محدودیتهایی مانند توییتر استفاده کنید. یکی از مزایای نوشتن چیزی این است که به شما زمان میدهد تا درباره کاری که انجام میدهید فکر کنید و شاید دوباره در مورد آن فکر کنید.
من پیشنهاد نمی کنم که این ابزار بد است، اما مانند هر ابزاری که در ابتدا بیشتر بر روی سرعت تمرکز می کند تا کیفیت، خطر عمل بدون فکر به طور قابل توجهی افزایش می یابد. خوشبختانه، برای آن دسته از ما که شغل خود را به دلیل یک توییت نادرست از دست ندادهایم (تصمیم من این بود که بیشتر از توییتر دور بمانم)، میدانیم که چگونه متوقف شویم و قبل از اقدام فکر کنیم.
با این حال، به همان اندازه که عالی است (و هست!)، باید بدانیم که این فناوری جدید در خطر است که ابتدا عمل کند و باعث شود بعداً از آن عمل پشیمان شویم.
بازگرداندن دستیار آفیس کلیپی مایکروسافت
پس از خواندن این عنوان، عملاً میشنوم که تعداد زیادی از مردم چیزهایی را به سمت من پرتاب میکنند و فریاد میزنند «نه!» حتی اگر مفهوم کلیپی خوب بود، فناوری و اجرا واقعا وحشتناک بود. اما همانطور که Copilot تکامل مییابد، این توانایی را به دست میآورد که به شما کمک کند وظایف خاصی را بهتر انجام دهید، زیرا یاد میگیرد چگونه آنها را به بهترین شکل انجام دهید. به عبارت دیگر، حتی در ابتدا Copilot بسیار مفیدتر از Clippy است.
من به خصوص علاقه مندم که ببینم این ابزار چگونه با پاورپوینت کار می کند. بسیاری از ما، از جمله خود من، از پاورپوینت بیزاریم، که بسیار طعنه آمیز است زیرا موفقیت اولیه من به عنوان یک مدیر اجرایی ایجاد اسلایدهای ارائه عالی بود. اما به مرور زمان تنبل شدم و شروع به ساخت اسلایدهای پرمعنا کردم که به درستی از جنبه های بصری این ابزار استفاده نمی کرد.
Copilot for PowerPoint از این رویکرد متنی استفاده میکند و اسلایدهای بصری جذابی از آن میسازد، بنابراین من هنوز هم میتوانم تنبل باشم و ارائههای بصری جذابتری داشته باشم. این روش بدی را که بسیاری از ما طی سالها توسعه دادهایم برطرف میکند و یک ویژگی اجباری ایجاد میکند که در آن میتوانیم محتوا را تکرار کنیم تا زمانی که اسلایدها داستانی را که میخواهیم بگوییم را بازگو کنند.
برای من، این نسخه از Copilot بیشترین مزیت را با کمترین خطر احتمالی دارد. با توجه به سابقه عملکرد تحقیر آمیز من، این می تواند زندگی من را تغییر دهد. این ویدئو Copilot را در حال عمل نشان می دهد.
تکرار
این منجر به نکته دیگری می شود و آن این است که این ابزار به شما امکان می دهد سریعتر تکرار کنید. من همانطور که فکر می کنم می نویسم، اما این بدان معناست که اغلب خیلی پرحرف هستم و جریان من کامل نیست.
با Copilot، میتوانید به سرعت روی یک سند تکرار کنید، سپس چندین پیشنویس ایجاد کنید و هر کدام را در حین پرواز بهبود دهید. در واقع، من این روش را برای بهبود کیفیت نتیجه توصیه می کنم. من انتظار دارم افرادی که بیشترین سود را از Copilot خواهند برد، کسانی باشند که یاد بگیرند چگونه از این ابزار به بهترین شکل استفاده کنند و برای بهبود کیفیت خروجی تکرار کنند.
اگرچه این امر تا حدودی تولید را کاهش می دهد، اما کیفیت را بهبود می بخشد به طوری که نتیجه به جای تولید سریع تر، بسیار بهتر از آنچه در غیر این صورت بود خواهد بود.
نتیجه گیری: چه کسانی بیشتر در معرض خطر هستند؟
با هر پیشرفتی در اتوماسیون، افرادی در معرض خطر و افرادی هستند که بیشترین بهره را از این فناوری خواهند برد. کسانی که روی سرعت بر کیفیت تمرکز می کنند، احتمالاً در ابتدا از این ابزار آسیب می بینند تا زمانی که تضمین کیفیت بیشتری در آن ایجاد شود. دیگرانی که بر کیفیت بر کمیت تمرکز می کنند، این را موهبتی الهی خواهند دانست.
یک قیاس می تواند یک راننده خوب در مقابل یک ماشین قوی تر باشد. یک راننده بد احتمال بیشتری دارد که بمیرد، در حالی که یک راننده خوب سریعتر به مقصد می رسد و سالم می رسد. این دسته از ابزارها رفتار خوب و بد را بهبود می بخشد. افرادی که منظم و روشمند هستند این ابزار را دوست خواهند داشت. دیگران… نه چندان.
مانند هر فناوری جدید، نادیده گرفتن سر و صدا برای دیدن مزایا و خطرات واقعی یک ابزار جدید به نتیجه بسیار بهتری منجر می شود. در حالی که Copilot در حال حاضر چشمگیر است، تمرکز اولیه آن به جای کیفی، کمی است، به این معنی که باید بیشتر روی کیفیت تمرکز کنید و یاد بگیرید که چگونه از این ابزار به بهترین شکل استفاده کنید، قبل از اینکه با آن کار کنید.
HP Dragonfly Pro
خط Dragonfly خط برتر لپتاپهای اچپی است که برای ارائه بهترین تجربه و بالاترین امنیت در میان تمامی محصولات HP طراحی شده است.
جدیدترین، HP Dragonfly Pro، منحصر به فرد است که با همکاری AMD طراحی شده است تا تعادل خوبی بین وزن سبک، عمر باتری طولانی و عملکرد ایجاد کند. علاوه بر این، این محصول از نوع پشتیبانی فناوری اطلاعاتی است که کسب و کارها دریافت می کنند، اما برای مشاغل کوچک و فریلنسرهایی مانند من. از نظر طراحی، ترکیبی از برخی از بهترین عناصر طراحی ویندوز و اپل است.
HP Dragonfly Pro دارای صفحه لمسی بزرگ و خطوط تمیز محصول اپل و روکش محکم تر، صفحه نمایش لمسی، پورت ها و ابزارهای فناوری اطلاعات است، به عنوان مثال. تشخیص چهره و یک خواننده اثر انگشت، در یک محصول ویندوز – همه در امنیت پیشرو در بازار HP پیچیده شده است.
خدمات ارائه شده با Dragonfly Pro نیز منحصر به فرد است. دکمههای اختصاصی در سمت راست صفحهکلید به شما امکان دسترسی سریع به ویژگیها و عملکردهای نوتبوک را میدهد و به شما امکان میدهد برنامههای منتخب کاربر را با یک دکمه راهاندازی کنید—و همچنین با پشتیبانی تماس بگیرید. دکمه پشتیبانی آن من را به یاد یک ویژگی در اتومبیل های جدید می اندازد که در آن شما یک دکمه را فشار می دهید و فوراً برای دریافت کمک با پشتیبانی تماس می گیرید.
Dragonfly Pro در مشکی درخشان (تصویر: HP)
چیز جدیدی برای این لپ تاپ شارژر با کارایی بالا است، اما نتایج متفاوتی داشته است. برخلاف شارژرهای قدیمی HP، دوشاخه AC متصل است و مانند اکثر شارژرهای این نوع، در هواپیماها به خوبی کار نمیکند و بسته به جایی که این دوشاخهها در آن قرار دارند، میافتد یا با پاها ضربه میخورد.
راه حل آسان یک کابل بلند کننده کوتاه است که به شما امکان می دهد شارژر را زیر صندلی بکشید و وزن شارژر را از دوشاخه بردارید. حتماً از سیم اتصال سه شاخه استفاده کنید، زیرا در هواپیماهای قدیمی پریز برق متناوب به قدری فرسوده شده است که هر دوشاخه بدون در نظر گرفتن وزن، می افتد. اما Dragonfly Pro تقریباً 10 ساعت عمر باتری دارد، بنابراین اگر لپ تاپ را قبل از حرکت شارژ کنید، ممکن است نیازی به استفاده از شارژر در هواپیما نداشته باشید.
من فرصتی داشتم که پشتیبانی را امتحان کنم و بسیار خوب بود، با تعامل مناسب و پیگیری تهاجمی، که برای پشتیبانی از لپ تاپ غیرعادی است. میتوانید برای بستهای که حتی در صورت شکستن لپتاپ شما یک لپتاپ یدکی ارائه میکند، هزینه اضافی بپردازید.
قیمت خرده فروشی از 1399 دلار برای 16 گیگابایت حافظه و 512 گیگابایت حافظه شروع می شود. با حدود 150 دلار بیشتر، می توانید حافظه و فضای ذخیره سازی را دوبرابر کنید (این یک معامله است، اما اکثر ما به این ظرفیت اضافی نیاز نداریم).
اوه، یک چیز دیگر. بلندگوهای Dragonfly Pro شگفت انگیز هستند. من در اتاق هتلم مشغول تماشای یک برنامه نتفلیکس بودم و صدا اتاق را با خروجی باورنکردنی از یک لپ تاپ پر کرد که می توانم ادعا کنم بهترین در کلاس است. در نتیجه، HP Dragonfly Pro محصول هفته من است.
نظرات بیان شده در این مقاله متعلق به نویسنده است و لزوماً منعکس کننده نظرات شبکه خبری ECT نیست.