اینتل پاسخ می دهد، تهدیدات هوش مصنوعی افزایش می یابد، و مایکل دل بازگشته است، عزیزم!
من هفته گذشته در اینتل ویژن بودم. تلاشهای اخیر اینتل همچنان مرا به یاد اینتل دوران اندی گروو میاندازد، با یک استثنا که من معتقدم منشأ مشکلات فعلی این شرکت است. آنچه اینتل به آن نیاز دارد دنیس کارتر و بودجه بازاریابی مناسب برای هوش مصنوعی است، بزرگترین موج فناوری که تا به حال به این بخش رسیده است. متأسفانه هیچکدام از این دو مورد شواهد موجود نیستند.
من همچنین نگران بودم که مایکل دل در جای خود بازنشسته می شود و باعث ایجاد مشکلات عملکردی زیادی در دل می شود و باعث می شود که او از همتایان خود عقب بماند. خوب، این دومین رویدادی است که خود مایکل دل به شدت دل را در آن برجسته کرده است (آخرین رویداد در یک رویداد Nvidia بود و تقریباً تصادفی به نظر می رسید). اما این بار آن را از پارک بیرون زدند. به خوبی برنامه ریزی شده بود و به خوبی اجرا شد و نشان می دهد که مایکل دل بازگشته است. اکنون دل بار دیگر یکی از موفق ترین مدیران اجرایی تاریخ را دارد که از بازی هایش حمایت می کند.
با این حال، مشکلاتی برای اینتل و صنعت به طور کلی وجود دارد که فکر نمیکنم مردم آنها را جدی بگیرند. این هفته نیز به آنها خواهم پرداخت.
در نهایت، با محصول هفته خود، جالبترین لپتاپی که در اینتل ویژن دیدم، پایان میدهم: Dell XPS 13 جدید با آخرین پردازنده Intel Core Ultra.
اجرای استراتژیک و رهبری اینتل در فناوری آمریکایی
اینتل در سطحی کار می کند که من را به یاد روزهای اندی گروو در این شرکت می اندازد، با یک استثنا: بدون دنیس کارتر. من می توانم استدلال کنم که جاستین رتنر نیز وجود ندارد، اما او خیلی دیرتر آمد.
با این حال، از نظر کوچک کردن شرکت برای مبارزه و اجرا بر روی سخت افزار، اینتل به همان سرعتی اجرا می کند که زمانی که من در دهه 1990 در آنجا کار می کردم.
اینتل تصمیمات سختی برای رشد و بقا گرفت، مانند صدور مجوز x86 به AMD. امروزه، اینتل در تلاش است تا در صورت وقوع جنگ بین چین و تایوان، کارخانهها و کارخانههای ریختهگری بسازد تا آینده خود و صنعت فناوری در ایالات متحده و سراسر جهان را تضمین کند. بیش از هر شرکت دیگری که با آن کار می کنم، اینتل بیشترین تلاش را برای تضمین رهبری فناوری ایالات متحده انجام می دهد.
پردازنده های Core Ultra اینتل اولین پردازنده هایی هستند که وارد فضای محاسباتی اصلی می شوند. سرفیس استودیو مایکروسافت اولین بود، و در عین حال که چشمگیر بود، بیشتر یک محصول پل برای توسعه دهندگان است و فاقد دسترسی اینتل OEM است.
به عنوان یک سرمایه گذاری بلندمدت در آینده فناوری آمریکایی، اینتل به دلیل عدم دریافت اعتباری که شایسته آن است، آسیب می بیند. این یک مشکل بازاریابی است، اما با وجود اینکه شرکت به طور انبوه ابتکارات استراتژیک خود را تامین می کند، به طور همزمان از تصویر برند و بازاریابی خود کم بودجه می کند.
اینتل تنها نیست. مایکروسافت همچنین بودجه بازاریابی را کم می کند، و به نظر می رسد این روند کل بخش را در بر می گیرد و همه را برای برخی از مسائل بسیار مخربی که در زیر به آنها اشاره خواهم کرد باز می گذارد.
مایکل دل برگشت!
من اخیراً در مورد Dell Technologies بسیار نگران بودهام، زیرا به نظر میرسد به جای رسیدگی به مشکلات، مشکلات را پوشش میدهد. این نگرانی به ویژه زمانی آشکار شد که تلاشهای اولیهی هوش مصنوعی Dell را دیدم که به نظر میرسید بیشتر دود بود تا ماده.
به نظر میرسد که مایکل دل، مدیرعامل، به جای خود بازنشسته شده است، که احتمالاً منجر به همان مشکلی میشود که من در IBM تحت رهبری جان آکرز داشتم، که تنها مدیر عاملی بود که تا کنون برکنار شده بود (او به جای خود بازنشسته نشد، اما از نظر عملیاتی منزوی شد، و یک شکاف رهبری مشابه). من احساس میکردم که مایکل دل یا باید پا به پا کند یا کنارهگیری کند، و همانطور که میتوانید تصور کنید، دل آنقدرها هم خوب نگرفت.
اگرچه من مایکل دل قدیمی را در اینتل ویژن دیدم و او اکنون به وضوح در حال پیشرفت است. خوشحالم که دوست قدیمی من به بازی بازگشته است، زیرا آخرین باری که موجی به اندازه هوش مصنوعی وارد صنعت شدیم، بسیاری از شرکت های بزرگ فناوری یا فلج شدند یا مردند. با این حال، بنیانگذاران در توانایی خود برای هدایت شرکت به سمت فرصتهای جدید و در برابر تهدیدهای احتمالی بسیار قوی هستند.
مایکل دل بازگشته است، که برای آینده دل در پرخطرترین زمان تاریخ برای هر شرکت فناوری نوید خوبی است. در حالی که بسیاری از مردم موج هوش مصنوعی را با انتشار ویندوز 95 مقایسه می کنند، اما بسیار بزرگتر و خطرناک تر است. خواهیم دید که آیا مایکل دل یک لحظه دیگر برای «برو بزرگ یا برو به خانه» باقی مانده است یا خیر. بر اساس آنچه در اینتل ویژن دیدم، ممکن است لبه مورد نیاز خود را داشته باشد.
3 مشکل مرتبط با هوش مصنوعی که صنعت فناوری با آن مواجه است
من همیشه قدردان سه شرکتی خواهم بود که در زمان شروع من وارد عمل شدند: اینتل، دل و مایکروسافت. من همچنین سابق IBM هستم و زمانی که IBM Blue بودم، شما همیشه آبی کوچک IBM خواهید بود. اما وفاداری من به این شرکتها به این معناست که تمایل دارم بر آنچه فکر میکنم آنها بدانند، تمرکز کنم، نه فقط آنچه را که میخواهند بشنوند – و این در طول سالها مرا با مشکلات زیادی مواجه کرده است.
به عنوان مثال، گفتن مداوم استیو بالمر مبنی بر اینکه اگر مسیر خود را اصلاح نکند، اخراج خواهد شد، من را در سمت اشتباه خلق و خوی معروف او قرار داد.
در حالی که وقتی تحلیلگر اشتباه می کند مشکل ساز است، اما زمانی که ما درست می گوییم ممکن است بسیار بدتر شود و نتیجه منفی رخ دهد که ما درباره آن هشدار داده ایم زیرا به ما گوش نمی دهند. آموختم که میتوان از بیرون با گفتن چیزهایی که به مردم نیاز دارند، امرار معاش کرد، اما از درون باعث اخراج شما میشود. در حالی که نباید اینطور باشد، متاسفانه اینطور است.
علیرغم مقاومت در برابر چنین هشدارهایی، مسائل مبرمی وجود دارد که صنعت نمی تواند از آنها چشم پوشی کند زیرا هر چه بیشتر به عصر هوش مصنوعی می رود. هر کدام از یک سوء تفاهم اساسی یا استفاده نادرست از فناوری های هوش مصنوعی ناشی می شود. این مسائل نه تنها منعکس کننده فرصت های از دست رفته است، بلکه خطرات قابل توجهی برای ثبات و آینده بخش فناوری ایجاد می کند:
مشکل 1: هم گوشیهای هوشمند و هم رایانههای شخصی مبتنی بر مفاهیم قبل از هوش مصنوعی هستند و تلاشهای اولیه شامل پیوند دادن هوش مصنوعی توسط شرکتها به پلتفرمهای موجود بود.
اولین اتومبیل ها را واگن بدون اسب می نامیدند زیرا چنین بود. صنعت خودرو با افرادی شروع شد که قاب و موتورها را ساختند و دیگرانی که بدنه را ساختند، که به طرز قابل توجهی شبیه به روشی است که ما امروز کامپیوتر میسازیم. اما در نهایت خودروها و هر چیز دیگری یکپارچه شدند و از ابتدا هدفمند شدند. امروزه بیشتر چیزها از جمله گوشی های هوشمند اینگونه ساخته می شوند.
با همکاری Jony Ive، طراح افسانهای اپل و سام آلتمن، رئیس فعلی OpenAI در یک دستگاه شخصی مجهز به هوش مصنوعی، این خطر واقعی وجود دارد که کل چیز WinTel فرو بریزد و اپل را با خود همراه کند. این یک تهدید وجودی برای صنایع کامپیوتر و گوشی های هوشمند است.
مشکل 2: بازاریابی در صنعت فناوری بودجه کم است.
در حالی که AI PC را با ویندوز 95 مقایسه می کنیم، هوش مصنوعی به طور بالقوه بسیار بیشتر است. ما نگران این نبودیم که مثلاً ویندوز 95 تعداد زیادی کار را به خود اختصاص دهد یا تبدیل به Skynet شود و بسیار سریعتر از Skynet خیالی حرکت کند. ویندوز 95 بودجه بازاریابی 400 میلیون دلاری داشت (800 میلیون دلار متناسب با تورم)، اما از نظر پشتیبانی بودجه کافی نداشت. در اینجا هیچ نشانی از چنین تلاشی وجود ندارد.
شاید به خاطر داشته باشید که یکی از دلایل توقف حرکت ویندوز 95 این بود که مایکروسافت به جای حمایت مالی بهتر، بودجه بازاریابی را کاهش داد، که منجر به مشکلات بزرگی در راه اندازی شد. به احتمال زیاد همین اتفاق در اینجا رخ می دهد، زیرا به نظر نمی رسد که توده مهمی از مردم از این اشتباهات در حین اجرای این استارت آپ درس گرفته باشند، بنابراین احتمال اینکه استارت آپ بد پیش می رود وجود دارد.
مشکل 3: مردم کارهای دیوانه وار با هوش مصنوعی انجام می دهند.
کسی The Terminator را دیده است؟ این فیلم قرار نبود لیستی از کارهایی باشد که چگونه یک هوش مصنوعی ایجاد کنید. من زندگی کردن را دوست دارم، بسیار متشکرم، اما مردم فقط برای جهنم، با شعله افکن ها و هوش مصنوعی خصمانه سگ های روباتی می سازند.
من این صحنه کوتاه از ترمیناتور 2 را ارزش دیدن پیدا کردم. این می تواند یک تبلیغ برای کاری باشد که برخی از احمق ها امروز انجام می دهند. من فکر نمیکنم که این برای ما عاقبت به خیر شود و برای افراد حاضر در این فیلم نیز پایان خوبی نخواهد داشت. شاید ترمیناتور 2 برای هر کسی که روی این پروژه ها کار می کند باید مورد نیاز باشد.
بهطور جدی، یکی از داستانهایی که در ناهار در اینتل ویژن به اشتراک گذاشتیم، درباره مردی بود که در سال 2008 به یک بچه هشت ساله یک مسلسل یوزی داد تا شلیک کند، اما بچه در نهایت به خودش شلیک کرد. لطفاً همین اشتباه مقیاس را مرتکب نشویم.
خلاصه کردن
اینتل به طور قابل توجهی در حال پیشرفت است و من را به یاد اندی گروو اینتل می اندازد که به ایجاد صنعت کامپیوتر کمک کرد. مایکل دل بازگشته است، و این اتفاق خوبی است، زیرا موج هوش مصنوعی بسیاری از شرکتها را در صنایع مختلف ورشکست میکند، درست مانند موج کامپیوتر و مشتری-سرور در دهه 1990.
با این حال، مشکلات قابل توجهی در مورد نحوه ورود این فناوری به بازار و عدم محدودیت در کارهایی که مردم با آن انجام می دهند وجود دارد. ایجاد Skynet برای دیدن آنچه اتفاق می افتد چیز بدی است. من ترجیح میدهم که محققان بهجای بازآفرینی ترمیناتور 2، آن را در زندگی واقعی تماشا کنند. فقط گفتن
Dell XPS 13 جدید با Intel Ultra
من تا زمانی که کامپیوتر وجود داشت با کامپیوتر کار می کردم. حدود دو سال از زمانی که کامپیوتری را پیدا کردم که مشتاق آن بودم، و آن HP Folio بود.
در اینتل ویژن، یک لپتاپ شهوتانگیز دیدم: Dell XPS 13 جدید، که باورنکردنی به نظر میرسد و عملکرد بالایی دارد.
لپ تاپ Dell XPS 13 (اعتبار: Dell)
از پردازنده جدید Intel Ultra AI-ready استفاده می کند و شیک و جذاب است. در حالی که به سبک HP Folio من نیست و مانند Folio با چرم پوشانده نشده است، اما زیبا است.
چیزی که واقعاً مرا تحت تأثیر قرار داد این بود که دل چگونه کلیدهای عملکرد را مدیریت می کرد که با فشار دادن یک دکمه کاراکتر آنها را تغییر می دادند. این به لپ تاپ یک فاکتور “وای” بزرگ می دهد. من به استفاده از رایانه ای که به آن افتخار می کنید و می خواهید خود را نشان دهید اعتقاد زیادی دارم زیرا می دانم که مردم بهتر از آن مراقبت خواهند کرد.
Dell XPS 13 عمر باتری مناسبی دارد و برای یک محصول هاله قیمت مناسبی دارد (محصولات halo برای جلب توجه به برند طراحی شده اند و معمولاً برای منحصر به فرد بودن قیمت بالاتری دارند). این یکی از تعداد فزاینده لپتاپهایی است که دارای پردازنده آیندهنگر اینتل Ultra-AI-ready است.
اگر کامپیوتری میخواهید که آیندهنگرتر از سایر رایانههای موجود در بازار در حال حاضر باشد، رایانهای که میتوانید به آن افتخار کنید و رایانهای که ضرر نخواهد کرد، Dell XPS 13 جدید را در نظر بگیرید که محصول هفته من است.