نگران استفاده دانش آموزان از ChatGPT برای تقلب نباشید – هوش مصنوعی تهدید بزرگتری برای برابری در آموزش است.
مدارس و دانشگاه ها از هوش مصنوعی (AI) و کلاهبرداری وحشت دارند. اما هوش مصنوعی تهدیدهای بسیار جدی تری برای برابری در آموزش است.
ترس از تقلب معمولاً از نگرانی در مورد عدالت ناشی می شود. چگونه عادلانه است که یک دانشآموز هفتهها روی یک مقاله کار کند در حالی که دیگری از ChatGPT میخواهد که همان مطلب را فقط در چند دقیقه بنویسد؟ برای حفظ ایده نیوزلند به عنوان یک کشور برابری طلب، توجه به “رفتن منصفانه” به هر دانش آموز ضروری است.
اما مانند اسطوره “رویای آمریکایی”، روایت برابری طلب نیوزلند نابرابری های مخرب تری مانند نژادپرستی ساختاری و بحران مسکن را می پوشاند که هر دو تأثیری عظیم – و قطعاً ناعادلانه – بر دانشجویان امروزی دارند.
این نابرابری های مداوم خطر کلاهبرداری هوش مصنوعی را کاهش می دهد. بهجای دستکاری بیش از حد در مورد تقلب، مربیان از آماده شدن برای سایر بیعدالتیهای هوش مصنوعی سود میبرند، که همگی در آخرین مدل زبان بزرگ OpenAI (LLM): GPT-4 نشان داده شدهاند.
GPT-4 اینجاست، با قیمت
GPT-4 که دارای نرده های محافظ پیشرفته و پارامترهای بیشتری نسبت به ChatGPT است، به عنوان ایمن تر و دقیق تر از نسخه های قبلی خود تبلیغ می شود. اما یک گرفتاری وجود دارد. هزینه GPT-4 20 دلار آمریکا در ماه است.
برای برخی، این قیمت مهم نخواهد بود. اما برای کسانی که بودجه آنها به دلیل تورم سرسام آور تحت فشار قرار گرفته است، این می تواند یک معامله شکسته باشد. پتانسیل دموکراتیک شدن فناوری هوش مصنوعی اینجاست، اما به شرطی که بتوانید آن را بپردازید.
این شکاف دیجیتالی دانش آموزان و موسسات آموزشی را در دو اردو قرار می دهد. کسانی که منابع کافی برای لذت بردن از مزایای ابزارهای هوش مصنوعی دارند. و آنهایی که از انعطاف مالی مشابهی برخوردار نیستند که عقب مانده اند.
ممکن است اکنون کوچک به نظر برسد، اما با افزایش هزینه ابزارهای هوش مصنوعی، این شکاف دیجیتالی می تواند به شکاف بزرگی تبدیل شود. این باید مربیان را نگران کند، زیرا مدتهاست نگران راه هایی هستند که دسترسی نابرابر به فناوری یادگیری باعث ایجاد نابرابری در بین دانش آموزان می شود.
هوش مصنوعی زبان ها و داده های محلی را تهدید می کند
ابزارهای هوش مصنوعی همچنین از سلطه جهانی زبان انگلیسی به قیمت سایر زبان ها، به ویژه زبان های گفتاری و محلی پشتیبانی می کنند. من اخیراً با یکی از مدیران مایکروسافت صحبت کردم که این زبانهای دیگر را “مورد لبه” نامید، اصطلاحی که برای توصیف موارد غیرعادی که باعث ایجاد مشکل در کدهای رایانه میشوند، استفاده میشود.
اما زبانهای محلی فقط یک “مشکل” برای ابزارهای هوش مصنوعی هستند زیرا مدلهای زبان بزرگ از مجموعه دادههای آنلاین با محتوای محلی کم و مقدار زیادی محتوای انگلیسی یاد میگیرند.
تسلط محتوای انگلیسی آنلاین تصادفی نیست. انگلیسی بر اینترنت حکومت می کند زیرا قرن ها استعمار بریتانیا و امپریالیسم فرهنگی آمریکا زبان انگلیسی را به زبان سرمایه داری جهانی، آموزش، و گفتمان اینترنتی تبدیل کرده است. از این منظر، زبان های دیگر کمتر از انگلیسی نیستند. آنها فقط به اندازه محتوای انگلیسی زبان پول در نمی آورند.
اما گویشوران مائوری به درستی از تلاش برای کالایی کردن زبان خود محتاط هستند. اغلب اوقات تجاری سازی دانش بومی به نفع مردم بومی نمی باشد. بنابراین برای جوامع بومی ضروری است که کنترل اطلاعات خود را حفظ کنند، ایده ای که به عنوان حاکمیت داده های بومی شناخته می شود.
بدون حاکمیت دادههای محلی، این شرکتهای فناوری میلیارد دلاری میتوانند ارزشی را از این موارد به اصطلاح لبه استخراج کنند و سپس تصمیم بگیرند که سرمایهگذاری در آنها را متوقف کنند.
برای مربیان، این تهدیدات مهم هستند زیرا ابزارهای هوش مصنوعی به زودی در مایکروسافت آفیس، موتورهای جستجو و دیگر پلتفرمهای یادگیری گنجانده میشوند.
در دانشگاه ماسی، جایی که من تدریس میکنم، دانشجویان میتوانند تکالیف خود را به زبان مائوری یا انگلیسی ارسال کنند. اما اگر ابزارهای نوشتن هوش مصنوعی به زبان انگلیسی بهتر از مائوری بنویسند، زبان آموزان مائوری را در مضیقه قرار می دهند. و اگر دانشآموزان زبان مائوری مجبور به استفاده از ابزارهایی شوند که حاکمیت دادههای محلی را به خطر میاندازد، این نیز یک مشکل است.
ممنوعیت هوش مصنوعی در آموزش نیز نابرابری ایجاد می کند
در حالی که ممنوع کردن هوش مصنوعی در آموزش وسوسه انگیز است – همانطور که برخی مدارس و مجلات دانشگاهی و حتی برخی کشورها قبلاً انجام داده اند – نابرابری های موجود را نیز افزایش می دهد. افراد دارای معلولیت می توانند از برقراری ارتباط با ابزارهای هوش مصنوعی بهره مند شوند. اما مانند ممنوعیتهای لپتاپ در دورههای قبلی، ممنوعیتهای هوش مصنوعی دانشآموزان دارای معلولیت را از دسترسی به فناوریهای مهم یادگیری محروم میکنند.
ممنوع کردن هوش مصنوعی همچنین دانشآموزان چندزبانه را که ممکن است برای نوشتن به زبان انگلیسی دچار مشکل شوند، ضرر خواهد کرد. ابزارهای هوش مصنوعی میتوانند به دانشآموزان چند زبانه کمک کنند تا ژانرها، ساختارها، سبکهای نثر و دستور زبان انگلیسی مهم را بیاموزند—همه مهارتهایی که به تحرک اجتماعی کمک میکنند. اما ممنوعیت هوش مصنوعی این دانش آموزان چند زبانه را جریمه می کند.
به جای ممنوعیت هوش مصنوعی، مربیان بهتر است برنامههای درسی، آموزشها و ارزیابیهای خود را برای ابزارهای هوش مصنوعی که به زودی در همه جا فراگیر خواهند شد، تغییر دهند. اما بازنگریهایی مانند این زمان و منابع بیشتری میطلبد، چیزی که هم معلمان مدارس و هم اساتید دانشگاه اخیراً به دنبال آن بودهاند. مؤسسات آموزشی باید آماده باشند تا نه تنها بر روی ابزارهای هوش مصنوعی، بلکه در مربیان ضروری برای کمک به دانش آموزان برای تفکر انتقادی در مورد استفاده از آنها سرمایه گذاری کنند.