هوش مصنوعی فتوشاپ فکر می کند “خوشبختی” لبخندی با دندان های پوسیده است
این روزها نمی توانید گربه مرده را تاب دهید بدون اینکه با هوش مصنوعی برخورد کنید. و این در هیچ کجا به اندازه عکاسی صادق نیست. من قطعا با آن بیش از سهم خودم از عکس ها لذت برده ام. اما هر چه بیشتر سعی میکنم یک عکاس «جدی» باشم، کمتر میخواهم برای انجام کارهایم به هوش مصنوعی تکیه کنم.
این بدان معنا نیست که جای خود را ندارد. چون این کار را می کند. و در پایان، استفاده از فیلترهای هوش مصنوعی واقعاً تفاوتی با زدن خودکار در فتوشاپ یا لایت روم و استفاده از آن نتایج ندارد. و هوش مصنوعی مطمئناً جایگاه خود را در دنیای هنر دارد. (اگر چه من احتمالاً این مکان را در جایی دورتر، پشت سر افرادی که در وهله اول همه چیز را ممکن می کنند، قرار می دهم.)
با این حال، برخورد اخیر با “فیلترهای عصبی” در فتوشاپ باعث شد تا کمی در مورد چیزها فکر کنم.
تنظیم صحنه: علاوه بر همه چیزهای دیگری که به طور منظم عکاسی می کنم – پرتره، ورزش، کارهای کاری، رویدادها – همچنین دوست دارم هفته ای یک بار جلوی دوربین و نورها قرار بگیرم. اگر هیچ چیز دیگری نباشد، تمرین خوب تیراندازی و ویرایش است، و اگر اتوبوسی به من برخورد کند، داشتن چند عکس خوب در اطراف خوب است.
و من از آخرین تجربه ام بسیار خوشحال بودم. من یک مدل آموزش دیده نیستم، مطمئناً. و زنان در خانه من در چشم بسیار راحت تر از چهره پیر من هستند. اما هنوز. شوت مناسب
بعد از اینکه عکس را برایش فرستادم، همسرم به من گفت: «اما تو دیوانه به نظر میرسی». و حق با اوست. من می توانم یک آدم جدی باشم، اما نه آنقدر جدی. و سپس به فتوشاپ فکر کردم که دارای “فیلترهای عصبی” فوق الذکر است. این یک نام عالی است، اما در واقع فقط به این معنی است که آنچه را که روی آن کار میکنید میگیرد، آن را روی سرورهایش فعال میکند و به کار میرود. تنها کاری که باید انجام دهید این است که بیش از چند نوار لغزنده باشد.
انواع گزینه های سطح بالا در اینجا وجود دارد، از صاف کردن پوست و رنگ آمیزی برای عکس های سیاه و سفید گرفته تا مناظر مصنوعی و آرایش. «پرتره هوشمند» همان چیزی است که من در اینجا به دنبال آن بودم، بهویژه تنظیمات «شادی» در آنجا.
در اینجا هیچ مهارت واقعی لازم نیست. نوار لغزنده را بگیرید و یک عدد را انتخاب کنید. من به 33 رسیدم، فقط به این دلیل. نتیجه… خوب نبود.
در اینجا جوک های جغرافیایی بسیار آسان است. من 20 دقیقه از یک ایالت جنوبی زندگی می کنم که الاغ بسیاری از آنها است، و نه چندان دور از ایالت دیگر. (و من تنها کسی نبودم که به سرعت به این موضوع فکر کردم.) با این حال، به این میوه کم آویزان اهمیتی ندهید. من فقط سعی می کنم بفهمم موتور هوش مصنوعی Adobe در اینجا به چه نوع دنیایی فکر می کند.
البته، لب هایم کمی از هم باز شد و به طور منطقی می توان آن را لبخند نامید. سبیل ها با او حرکت کردند. اما دندان های من هم همینطور. زیاد. این واقعاً باید ناگفته نماند، اما آنها شبیه آن نیستند. هلی کوپترهای من به نظر نمی رسد که آنها برای مدتی طولانی در سمت بازنده جنگ با مواد مخدر بوده اند. واقعاً به نظر نمی رسد که آنها داخل مطب دندانپزشکی را تصادفی ندیده باشند زیرا در مجاورت یک مغازه گروفروشی است. و بیایید حتی در مورد چشم دزدان دریایی شروع نکنیم.
به راحتی می توان پاسخ هایی را که مدل های زبان بزرگ می دهند وقتی به آنها غذای مزخرف می دهند، مسخره کرد. اما در این مورد، Adobe به یک مرد 45 ساله که به اندازه او از دوران دبیرستان تناسب اندام دارد، تغذیه شده است.
من نمی دانم چه کار کردم که او را اینقدر عصبانی کردم. و اگر منصف باشیم، همیشه در حال یادگیری است، و Adobe دکمه ای دارد که از شما می پرسد که آیا از ویرایش های اعمال شده توسط Neural Filter راضی هستید یا خیر.
کافی است بگویم من نبودم.
توصیه های سردبیران