دعوای Arm v. Qualcomm منطقی نیست
ما در حال نزدیک شدن به یک مرکز فناوری بزرگ هستیم که در آن بیشتر پردازشهایی که شخصاً انجام میدهیم در رایانه محلی ما انجام نمیشود، بلکه در ابر متصل انجام میشود.
در خط مقدم این اتهام کوالکام قرار دارد که از فناوری Arm برای تکمیل راه حل محاسباتی خود استفاده می کند. مایکروسافت اپل را تا Arm دنبال کرد، اما برخلاف اپل، برای رسیدن به آن با کوالکام شریک شد. برای دنبال کردن این فرصت، کوالکام نیز Nuvia را خریداری کرد که روی کاغذ از فناوری بهتری نسبت به اپل برخوردار است.
در پاسخ به این خرید، Arm مجوز Nuvia را لغو کرد تا از پیشرفت جلوگیری کند، ظاهراً فراموش کرده است که مجوز کوالکام قبلاً تلاش مشابهی را پوشش می دهد. با توجه به تاریخچه، شانس قابل قبولی وجود دارد که اپل حداقل تا حدی پشت این موضوع باشد و برای جلوگیری از ایجاد راه حلی بهتر از راه حل خود، همراه با حرکت زودهنگام Arm برای افزایش سود از راه حل های متمرکز بر رایانه های شخصی Arm، تلاش می کند.
بیایید به این آشفتگی حقوقی بپردازیم و محصول هفته من را که آخرین پردازنده Ryzen 7 AMD است، به پایان برسانیم.
PC Pivot آینده
بازار رایانه های شخصی در حال تغییر از تمرکز قوی بر عملکرد محلی به اتصال ابری و عمر باتری است.
در چند سفر اخیرم، متوجه شده ام که وای فای هواپیما، که تا به حال به سختی برای مرور وب و ایمیل کار می کرد، اکنون برای پخش جریانی کار می کند. هنوز برای پخش بازی ها به اندازه کافی سریع نیست، اما جهش عملکرد قابل توجه است. این منطقه ای بود که به طور قابل توجهی در استفاده خانگی و به خصوص عملکرد 5G از راه دور عقب ماند و از این چرخش جلوگیری کرد.
این عامل محدود کننده به طور فزاینده ای با حرکت به سمت 6G در نیمه دوم دهه تبخیر می شود و اتصال و عمر باتری را بسیار جذاب تر می کند. با فرض ادامه موفقیت تلاشهای کوالکام و مایکروسافت، این راهحل را نسبت به راهحلهای دیگر برتری میدهد.
اینتل قبلاً تغییر نقشه راه خود را به سمت این قابلیت آغاز کرده است و به نظر می رسد که آماده عرضه خواهد بود. راه حل اینتل، که نوید یک رویکرد ترکیبی را با عملکردی که در زمان نیاز به آن نیاز دارید و عمر باتری و اتصالی که در یک راه حل مدل دوگانه می خواهید، می دهد، باید دفاع مناسبی از سهم بازار رایانه های شخصی غالب خود ارائه دهد.
پاسخ AMD و Nvidia به این روند کمتر قطعی است، به خصوص که تلاش انویدیا برای خرید Arm شکست خورد. اما من انتظار دارم که هر دو شرکت این فرصت را ببینند و ریسک کنند و از آن استفاده کنند.
زمان بندی بد
این بدان معناست که اگر کوالکام به شدت اجرا نکند، مزیت آن ممکن است به دلیل ناتوانی در عملکرد و دور زدن موفقیت آمیز مدیران فعلی از بین برود. کاری که Arm باید انجام دهد این است که تمام پشتیبانی خود را پشت سر هر چیزی جز بازی مطمئن کوالکام برای اطمینان از یک نتیجه بهتر متمرکز بر بازو، به جای تلاش برای فلج کردن تلاش قبل از رسیدن به جدول جرم بحرانی، قرار دهد.
از نقطه نظر اقتصادی، در حالی که من تمایل به دریافت هزینه مجوز بالاتر برای قطعهای که احتمالاً حاشیه ناخالص بالاتری خواهد داشت را درک میکنم، ایجاد یک نقطه بازار با هزینههای بالایی همراه است. حاشیه ناخالص اضافی مورد انتظار توسط تلاشهای بازاریابی و تخفیفهای فروش طراحی شده برای هدایت این محور مورد علاقه بازو جذب خواهد شد.
به عبارت دیگر، زمان مذاکره برای یک معامله قیمت جدید پس از موفقیت آمیز بودن تلاش و کسب درآمد اضافی کوالکام برای انجام چنین افزایشی است – نه زمانی که شرکت در تلاش است وارد یک بازار متخاصم شود و به هر منبع مالی نیاز دارد. می توانید دریافت کنید.
به طور خلاصه، آرم طوری عمل می کند که گویی کوالکام از قیمت گذاری مطلوب آرم سود ناعادلانه ای می برد، که اگر کوالکام قبلاً موفق شده باشد، ممکن است پایدار باشد. با این حال، توافقنامه مجوز فعلی کوالکام همچنان باید برطرف شود، اما حداقل اعداد به نفع آن خواهد بود.
ضد رقابت
اپل بدون شک در Arm حرف بزرگی دارد، زیرا شرایط مجوز دارد که ممکن است مطلوب تر از کوالکام باشد. این مورد آخر احتمالاً یک راز کاملاً محافظت شده خواهد بود، اما مطابق با معاملاتی که با سایر تأمین کنندگان اپل دیده ام. اپل بهخاطر دریافت معاملاتی معروف است که به قدری خوب هستند که تامینکنندگان اغلب از خود میپرسند که آیا بهتر است آنها را واگذار کنند.
همانطور که من آن را می بینم، اپل واقعاً نمی خواهد راه حل بازو، به خصوص راه حلی که مایکروسافت برکت داده است، بهتر از آنچه که استفاده می کند باشد. راه حل کوالکام با استفاده از فناوری Nuvia به طور قابل توجهی بهتر به نظر می رسد. اپل در حال حاضر حاشیههای بالاتری را که ناشی از استفاده از فناوری ارزانتر در خطوط پریمیوم خود است، پنهان کرده است – مانند اجتناب از نمایشگرهای لمسی که در محصولات رقیب رایانههای شخصی رایج هستند.
داشتن یک نقطه ضعف قابل توجه عملکرد، همراه با فقدان راهحلهای قانعکننده بهرهوری ابر، هزینه زیادی را برای اپل برای پایگاههای مذهبی کمترش، بهویژه سازندگان، تمام خواهد کرد.
باز هم فلج کردن کوالکام به گونه ای که راه حل بهتر آن به بازار نیاید، مطابق با تلاش های اپل در تلاش های قبلی است که شامل تصاحب خصمانه توسط Broadcom و شکایت نادرست به FTC بود.
مزیت RISC-V
چیزی که واقعا این موضوع را جالب می کند این است که قبل از این اتفاق، یک تلاش ضد تسلیحاتی از سوی کنسرسیوم RISC-V صورت گرفت. RISC-V دارای قابلیتهای مشابه Arm است، اما یک مدل تجاری بسیار مدرنتر و مناسبتر با مجوز است.
این مدل قبلاً بسیاری از توسعهدهندگان را از Arm به RISC-V تغییر داده بود، بنابراین این اقدام عجولانه خصومتآمیز بین Arm و یکی از بزرگترین دارندگان مجوز آن، مدل کسبوکار برتر RISC (از نظر مزایای دارنده مجوز) -V را مورد توجه قرار داد.
به دلیل ناکامی انویدیا در خرید Arm و IPO ناشی از آن، که استقلال Arm را تامین مالی کرد اما به اندازه کافی بودجه توسعه را تامین نکرد، درآمد آتی Arm ممکن است در خطر باشد، که بر توانایی آن برای تامین مالی بدهی که از آن نیاز به توسعه فناوری دارد، تاثیر می گذارد.
در نهایت، کوالکام و مایکروسافت باید به دلیل این اقدام حقوقی نابهنگام و نادرست، نگاه مطلوبتری به RISC-V نسبت به Arm داشته باشند.
خلاصه کردن
اغلب اوقات پیش میآید که وقتی شرکتها با مشکلاتی مواجه میشوند، برای جبران مشکلات عملیاتی خود به دعاوی قضایی مراجعه میکنند. این به ندرت جواب میدهد زیرا مدیران عامل معمولاً نمیدانند که دعوای قضایی چگونه عمل میکند و در نتیجه به این رویکرد بیش از ضمانت تاریخ ایمان دارند.
Arm عمدتاً به این دلیل با مشکل مواجه است که برای رشد و موفقیت آینده خود به خرید انویدیا وابسته است و اکنون در گرسنگی درآمد است. اما مدل صدور مجوز (Arm و Qualcomm هر دو متخصص صدور مجوز هستند) نیازمند اعتماد بین طرفین و درک عمیق تصویر بزرگتر است تا نتیجه نهایی برای هر دو سازمان موفق و سودآور باشد.
فلج کردن کوالکام در رأس یک جنگ تمام عیار علیه x86 توصیه نادرست است، زیرا موفقیت کوالکام هرگز تضمین نشده است و به ویژه به نظر می رسد که اینتل با موفقیت در حال چرخش برای مقابله با این تهدید برای سهم بازار خود است.
برای موفقیت، کوالکام به کمک Arm نیاز دارد. در عوض، Arm تا حدی به تلاش آسیب می زند که می تواند منجر به شکست شود. حرکت واضح کوالکام و شریک مایکروسافت آن، تغییر به RISC-V است، بنابراین کل مشکل را در آینه دید عقب قرار میدهند.
چنین اقدامی یا آرم را از بین میبرد یا به احتمال زیاد، آن را به چیزی تبدیل میکند که عملاً به زیرمجموعهای با کمبود بودجه اپل تبدیل میشود. این هدف همچنین باعث می شود اپل در طول زمان رقابت کمتری داشته باشد.
من فکر میکنم که ما شروع به دیدن پایان Arm کردهایم، و در حالی که Arm احتمالاً دیگران را مسئول میداند، تنها خودش را مقصر میداند.
AMD Ryzen 7000
AMD در بیشتر عمر خود تابع اینتل بود. بازار رایانه های شخصی به این صورت بود: اینتل به یک فروشنده دوم x86 نیاز داشت تا الزامات IBM مبنی بر اینکه قطعه تک منبعی نباشد را برآورده کند.
رابطه بین اینتل و AMD چیزی جز دوستانه بود، زیرا AMD دوست نداشت تابع اینتل باشد و سهم بیشتری از بازار را نسبت به آنچه اینتل اجازه می دهد می خواست. منصفانه بگوییم، اینتل همچنان بیشتر کارهای سنگین را در زمینه ایجاد و حفظ بازار انجام میداد، بنابراین احساس میکرد که کنار گذاشته شده است.
در دهه گذشته، اینتل تلاش کرد تا x86 را به عنوان یک گاو نقدی در نظر بگیرد و به طور قابل توجهی توسعه و پشتیبانی از اکوسیستم را کاهش داد، که به AMD اجازه داد ابتدا از نظر عملکرد عقب بیفتد و سپس اینتل را با اختلاف قابل توجهی در سرورها، ایستگاه های کاری و رایانه های شخصی دور بزند.
اینتل از نظر پایه نصب شده، انطباق و منابع کل پیشتاز بود، اما AMD تاج عملکرد را به دست آورد. اینتل در تلاش است تا عقب نشینی کند و همانطور که در بالا ذکر شد، به شدت برای مقابله با عمر باتری و تهدید اتصال که کوالکام ایجاد می کند، حرکت می کند.
اما وقتی صحبت از رایانه های شخصی می شود، Ryzen 7000 AMD در حال حاضر تاج عملکرد را در اختیار دارد. اگرچه به خاطر داشته باشید که عملکرد نسبی است و قطعات نسل سیزدهم اینتل رقابتی تر به نظر می رسند.
اعتبار تصویر: AMD
من اولین سیستم دسکتاپ Ryzen 7000 خود را جمع آوری کردم و یکی از مزایای بزرگ آن این است که مانند چند سال پیش اینتل، AMD از شر پین های روی تراشه خلاص شد، که تقریباً مکان هایی را که بسیاری از ما در آن شکسته اند حذف می کند. یک پین در هنگام مونتاژ تقریباً داده شده بود). همچنین، دیگر نیازی به تعویض صفحه پایه در هنگام اضافه کردن کولر آبی یا هوای سنگین ندارید.
همه اینها ساخت یک سیستم را سریعتر و آسانتر از قبل می کند. بنابراین، قدرت بیشتر، مونتاژ آسان تر و نتیجه خوب، خط جدید پردازنده های Ryzen 7000 را به محصول هفته من تبدیل کرده است.
نظرات بیان شده در این مقاله متعلق به نویسنده است و لزوماً منعکس کننده نظرات شبکه خبری ECT نیست.